به گزارش سرویس اجتماعی عصرپرس از سایت یوراکلرت، اولین نویسنده این مطالعه دکتر اولیویا فار مربی پزشکی در بخش غدد درون ریز، دیابت و متابولیسم می گوید: ما اغلب در مورد این که چگونه آنچه می خوریم فعالیت مغز ما را تحت تاثیر قرار می دهد فکر نمی کنیم. ما می دانیم که افراد گزارش کرده اند بعد از خوردن گردو احساس سیری می کنند اما این کاملا شگفت آور بود که شواهدی مبنی بر تغییرات فعالیت های مرتبط با نشانه های غذا و با بسط معنی، آنچه مردم می خورند و این که به چه میزان احساس گرسنگی می کنند، در مغز مشاهده کردیم.
برای تعیین این که دقیقا چه میزان گردو میل به خوردن را فرو می نشاند، فار و همکارانش در تحقیقی به سرپرستی دکتر کریستوس مانتزوروس، مدیر بخش تغذیه انسانی در مرکز پزشکی دایکسون بث و استاد پزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد، از تصویر سازی تشدید مغناطیسی کارکردی یا اف ام آر آی برای مشاهده این که چگونه مصرف گردو فعالیت های مغز را تغییر می دهد استفاده کردند.
این پژوهشگران ۱۰ داوطلب چاق را استخدام کردند تا در مرکز پژوهشی پزشکی بث برای دو دوره پنج روزه زندگی کنند. محیط کنترل شده این مرکز به پژوهشگران اجازه می داد تا از مواد غذایی دقیق مورد استفاده داوطلبان اطمینان داشته باشند، نه این که به یادداشت های اغلب غیر قابل اعتماد داوطلبان متکی باشند، نقطه ضعفی که در بسیاری از مطالعات تغذیه ای مشاهده ای وجود دارد.
در طول اولین دوره پنج روزه، داوطلبان روزانه یک اسموتی که حاوی ۴۸ گرم گردو بود مصرف می کردند، غذایی که توسط راهنمای رژیم غذایی انجمن دیابت امریکا توصیه شده است. در طول دوره دوم در این مرکز، آن ها یک اسموتی بدون گردو ولی از نظر مواد غذایی شبه اسموتی حاوی مصرف می کردند که از نظر طعم دقیقا مانند اسموتی حاوی گردو بود. ترتیب دو دوره تصادفی بود، به این معنا که بعضی مشارکت کنندگان، اول گردو دریافت می کردند و سایرین اول شبه گردو را دریافت می کردند. نه داوطلبان و نه پژوهشگران نمی دانستند که در طول کدام دوره آنها اسموتی تقلبی را مصرف می کردند.
مانند تحقیقات مشاهده ای قبلی، مشارکت کنندگان در طول هفته ای که اسموتی حاوی گردو را مصرف می کردند احساس گرسنگی کمتری نسبت به زمانی که به آها اسموتی تقلبی داده می شد گزارش کرده اند. آزمایش های اف ام آر آی که در روز پنجم آزمایش انجام می شد، به فار، مانتزوروس و تیم تحقیق تصویر روشنی از اینکه چرا این اتفاق می افتد بدست داد.
در همین حین در یک ماشین به مشارکت کنندگان تحت مطالعه تصاویری از غذاهای دلخواه مانند همبرگرها و انواع دسرها، تصاویر بی طرف مانند گلها و صخره ها و غذاهای کم تر دلپذیر مانند سبزیجات نشان داده شد.
زمانی که به مشارکت کنندگان بعد از این که رژیم غذایی غنی پنج روزه گردو را مصرف کرده بودند تصاویری از غذاهای به شدت دلخواه نشان داده شد، در مقایسه با زمانی که گردو مصرف نکرده بودند، تصویربرداری اف ام آر آی افزایش فعالیت در بخشی از مغز به نام اینسولای راست را نشان داد.
مانتزوروس می گوید: این یک اندازه گیری قدرتمند است. ما می دانیم که هیچ ابهامی در خصوص نتایج این مطالعه وجود ندارد. زمانی که مشارکت کنندگان گردو مصرف می کنند این بخش از مغز آنها روشن می شود و ما می دانیم که این مسئله به اینکه آنها در مورد حس گرسنگی کمتر یا سیری خود به ما چه می گویند مرتبط است.
این منطقه از اینسولا تقریبا در کنترل شناختی و چابکی نیز دخالت دارد، به این معنا که مشارکت کنندگان توجه بیشتری به انتخاب های غذایی و گزینش غذاهای کمتر دلپذیر یا گزینه های سالم تر داشتند تا گزینه های خوشمزه تر یا کمتر سالم. نقشه بعدی فار و مانتزوروس این است که مقادیر یا دوز های متفاوت گردو را آزمایش کنند تا ببینند آیا میزان مصرف بیشتر مغزیات منجر به فعالیت بیشتر مغز می شود یا اینکه بعد از مصرف میزان خاصی این تاثیر وضعیت ثابتی می یابد. این آزمایش هم چنین به محققان اجازه می دهد تا سایر ترکیبات را برای بررسی اثر آنها بر این سیستم آزمایش کنند.
مطالعات مشابه می توانند نشان دهند چگونه سایر غذاها و ترکیبات مانند هورمون هایی که به طور طبیعی ایجاد می شوند، بر مراکز کنترل اشتها در مغز تاثیر می گذارند.پژوهش های آینده می توانند در نهایت منجر به درمان های جدید برای چاقی شوند.
مانتزوروس می گوید: از دیدگاه استراتژیک، ما اکنون ابزار خوبی برای نگاه کردن به مغز مردم داریم و یک بازخوانی بیولوژیکی انجام دادیم. ما تصمیم داریم از این نتایج برای فهم اینکه چرا مردم در محیط به غذاها پاسخ های مختلف می دهند و در نهایت برای ایجاد داروهای جدید استفاده کنیم تا کاهش وزن را برای مردم آسان تر کنیم.