به گزارش سرویس سیاسی عصرپرس، علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در مطلبی در روزنامه لوفیگارو نوشت بر هیچ کس پوشیده نیست که جمهوری اسلامی ایران و آمریکا از ۴۰ سال پیش اختلافات بسیار عمیقی دارند. دلیل اصلی این دشمنی ناشی از دیدگاه سیاسی متفاوت است. تهران و واشنگتن جهان را با دیدگاههای گوناگونی میبینند.
ایران خود را به
عنوان کشوری مدرن، برابری خواه با ملتی مستقل معرفی میکند که ارزشهای قومی و مذهبی
خود را دارد. در مقابل آمریکا خود را نجات دهنده لیبرالیسم میداند. هر دو ملت آرمانها
و تمایلات جهانی دارند، اما برای تحقق آنها اهدف متفاوتی را دنبال میکنند.
ایران برای عدالت،
انصاف و برابری ملتها مبارزه میکند و در مقابل آمریکا به دنبال گسترش سلطه خود است.
ایران یک بازیگر منطقهای پرنفوذ و آمریکا یک ابرقدرت توسعه طلب است و میخواهد تنها
ابرقدرت باقی بماند.
از زمان انقلاب
اسلامی، ایران همواره به دنبال حفظ تمامیت ارضی و حقوق خود است که شامل توسعه فناوری
هستهای با اهداف مسالمت آمیز است که از جمله حقوق غیرقابل انکار ایران تلقی میشود.
تحریم های بی نتيجه
صالحي در لوفيگارو
نوشت: آمریکا مناقشه هستهای را ساخته و پرداخته است که تنها بهانهای برای اعمال تحریمهای
غیر انسانی بر کشور ماست. آنها به لطف ماشین قدرتمند رسانهای خود به دنبال تبدیل
این بهانه به یک باور جهانی و سپس استفاده از آن به عنوان یک اهرم فشار سیاسی هستند
اما تحریمهای آنان موثر نبود و در نهایت مقاومت ایران، چارهای به غیر از مذاکره با
تهران برای دولت سابق آمریکا باقی نگذاشت. مذاکرات محرمانه مورد درخواست واشنگتن از
طریق عمان در سال ۲۰۱۱
آغاز شد. پس از
دو جلسه مذاکره، آمریکا با وساطت سلطان عمان به ما اطلاع داد که قصد دارد حق ایران
برای غنی سازی را به رسمیت بشناسد. این مذاکرات با توافق بین المللی موسوم به «برنامه
جامع اقدام مشترک» که در ژوئیه سال ۲۰۱۵
در وین امضا شد،
به جمع بندی رسید.
بدگمانی به دولتمردان کاخ سفید
صالحي نوشت: حدود
سه سال پس از اجرایی شدن این توافق، دولت جدید آمریکا از توافق خارج و به این بهانه
متوسل شد که این توافق بدترین توافقی بود که آمریکا در تمام طول تاریخ خود امضا کرد.
ایران با یک مقاومت راهبردی به این شرایط پاسخ داد. اما آمریکا به تشدید فشارهای خود
ادامه داد و تحریمهای جدیدی علیه ما اعمال کرد. این شرایط ایران را وادار کرد به حقوق
خود که در پاراگرافهای ۲۶
و ۳۶ توافق هستهای به آن اشاره شده است برای
تعلیق برخی محدودیتهای اعمال شده در توافق متوسل شود. ایران چنین کاری کرد، زیرا احساس
میکرد هیچ بهرهای از توافق نمیبرد و از آن زمان کشور ما بی وقفه از کشورهای اروپایی
امضا کننده توافق شامل فرانسه، انگلیس و آلمان میخواهد این عدم موازنه را جبران کنند.
آمریکا پس از انتقادهای
شدید و تحمیل ۱۲
شرط غیرواقع گرایانه
به ایران، سرانجام به منطق روی آورد و مطالبات خود را به تنها یک مطالبه کاهش داد.
صالحی در ادامه
این مقاله نوشت در این شرایط دونالد ترامپ تاکید کرد تنها خواسته اش این است که ایران
از داشتن سلاح هستهای صرف نظر کند. ایران که هرگز وعدهها و تعهدات آمریکا را باور
نکرده، تاکنون هرگونه مذاکره مستقیم را رد کرده است، زیرا هیچ تضمینی وجود ندارد که
دور جدید مذاکره به همان سرنوشت مذاکرات پیشین دچار نشود. همان طور که رهبر معظم ما
همواره میگوید مذاکره مستقیم تحت فشار، در کار نیست. چنین مذاکراتی کاملا سم است.
راه حل بن بست به وجود آمده از سوی آمریکا چیست؟
حالا سوال اصلی
این است؛ آیا راهی برای خروج از این بن بست وجود دارد؟ ادامه این شرایط فاجعه بار عواقب
جدی خواهد داشت که به طور قطع ایران از آن استقبال نخواهد کرد.
هنوز هم راه حل
وجود دارد که بر مبنای اصولی خواهد بود که من پیشتر به آن اشاره کرده ام؛ از یک سو
مذاکره مستقیم تحت فشار در کار نخواهد بود و از سوی دیگر مسئله صرف نظر کردن از دسترسی
به سلاح هستهای مطرح است. راه حل میتواند بر لغو همه تحریمهای آمریکا و به طور هم
زمان صرف نظر کردن ایران از تولید، انباشت و استفاده از سلاح هستهای همان طور که آیت
الله علی خامنه در حکمی شرعی در سال ۲۰۰۹ اعلام کرد، متکی باشد. دستوری که در سال
۲۰۱۳ در سازمان ملل متحد و در بیانیه
مشترک سران چهار کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد شامل فرانسه، انگلیس، چین و
روسیه به علاوه آلمان و آمریکا و جمهوری اسلامی ایران ثبت شد. این ساز و کار موجب مذاکرات
مستقیم نمیشود. این میتواند با امید بازگرداندن اعتماد از دست رفته طی چند دهه، راه
را برای آینده هموار کند.