سرویس سینمایی عصرپرس: کوئینتین تارانتینو در 1963 در ایالت تنسی آمریکا زاده شد. او کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس پرکار و خلاق و صاحب سبکی است که یک بار برنده جایزه نخل طلایی بهترین کارگردان و هنرپیشه و همچنین برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامهنویس شده است.
تارانتنیو عاشق وسترن است، انگار آن را در خونش دارد. اصلا اسم او هم از همینجا آمده است و مادرش اسم او را از شخصیت کوئینت آسپر با بازی برت رینولدز در فیلم «دود اسلحه» اقتباس کرد و اسم پسرش را گذاشت: کوئنتین و او با تماشای فیلمهایی از غرب وحشی مثل «خوب، بد و زشت» بزرگ شد.
انترتینمنت ویکلی نوشت: تارانتینو با ساختن فیلم «جانگوی آزاد شده» در سال ۲۰۱۲، نشان داد که دوست دارد تحت تاثیر این ژانر، برند سینمایی خودش را شکل دهد. «هشت نفرتانگیز» هم تلاش دیگر او در ادامه همین ژانر بود.
تارانتینو چند سالی پس از جنگ داخلی آمریکا را به عنوان زمان این فیلم انتخاب کرده و در مرکز داستنی که خلق کرده یک جایزه بگیر با بازی کرت راسل را جای داده که زنی را دستگیر کرده که جینفر جیسون لی نقش او را بازی کرده است. لوکیشن فیلم کوهستانهای متروک است و جماعتی در وسط کولاک گیر افتادهاند. رییس یک اتحادیه با بازی ساموئل ال جکسون، ژنرال کنفدراسیون با بازی بروس دارن و یک مشت آدم عجیب دیگر شامل تیم راث و مایکل مدسون است: ترکیبی از پارانویا و کینه نژادی. اما این تم وقتی تارانتنیو بزرگ میشد در دل جامعه آمریکا وجود داشت و در اعتراض به همین رفتارها بود که او سال پیش در اعتراض به خشونت پلیس و قتلهای نژادی در تظاهارت شرکت کرد و حتی با پلیس آمریکا سرشاخ شد. او با وجود تهدید پلیس مبنی بر تحریم فیلمهایش گفت: پلیسی که دست به چنین آدمکشیهایی میزند در واقع یک قاتل است نه یک قهرمان.
در طول فیلم فکر می کردم
شخصیت مارکیز نیمه اوباماست.
یک هرکول سیاه.
نژاد
یک تم موضوع تکراری فیلمهای شماست. آیا از تجربیات خودتان در فیلم استفاده میکنید؟
نه، فکر می کنم
مسایل نژادی اولین چیزی است که همه در آمریکا با آن روبهرو میشوند.
در
تظاهرات ماه اکتبر فکر نمیکنید منظور شما درست درک نشد؟
نه من سر حرفم
ایستادم. من نگفتم همه پلیسها قاتل هستند، گفتم هر پلیسی که به مردم بیگناه شلیک
کند، قاتل است.
وقتی
پلیس شما را تهدید کرد فیلمهایتان را تحریم میکند چه فکری کردید؟
برای من سوال زیادی
ایجاد شد چون هیچ ارگان دولتی حق ندارد شهروندان خصوصی را تهدید کند. کار آنها
شبیه آدم بدهای فیلم های دهه ۱۹۸۰ بود.
و شما
منتظر همین بودید؟
نه فکر نمیکنم پلیس
سازمانی سیاه است که مرا هدف گرفته و میترساند. مطمئنم بسیاری از پلیسها طرفدار
من هستند. آره فکر نمیکردم بیایند مرا ببوسند و تشویق کنند، اما فکر نمیکردم
اینطور برخورد کنند.
و
کمپانی تهیه کننده شما یعنی واینستاین که از اول با آنها کار کردهاید، تلفن
نکردند تا در این باره چیزی بگویند؟
خب اگر تهیه کننده
من مثلا روپرت مرداک بود حتما دیالوگ بین ما یک جور دیگر بود، اما با واینستاین نه
چون او فرد لیبرالی است و به من گفت از همه چیزهایی که پیش آمده احساس غرور میکند.
منبع: روزنامه بانی فیلم