اشاره: ایران كشوری است كه از نظر آثار تاریخی و محیط زیست بكر و زیبایی كه دارد در دنیا شناخته شده است. از سوی دیگر همین ایران مقام سوم سدسازی دنیا را در اختیار دارد.
سدسازی افسارگسیخته در ایران باعث شده كه به طبیعت و تاریخ این كشور دستدرازی شود، به حدی كه نابودی 93 هزار هكتار از جنگلهای تاریخی هیركانی در اثر ساخت سد شفارود تنها بخشی از تراژدی تلخ سدسازی غیركارشناسانه در كشور است.
سد شفارود در شش كیلومتری جنوب غربی
رضوان شهر و 65 كیلومتری رشت بر روی رودخانه شفارود در محدوده شهر رضوان شهر ساخته
میشود. این سد با ارتفاع 137 متر قرار است بعد از احداث، بلندترین سد كشور باشد.
براساس پیشبینیها
هدف از احداث این سد، تأمین آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پرهسر به میزان ۷/۵میلیون مترمكعب در سال، تأمین آب
كشاورزی ۱۰ هزار و ۸۳۰ هكتار از زمینهای منطقه به میزان ۹۸ میلیون مترمكعب در سال، تأمین آب سالانه مورد نیاز صنعت به میزان
۱۲ میلیون مترمكعب و همچنین تولید انرژی
برق آبی به میزان۷۰ گیگاوات در سال است.
در كنار تمام مزایایی
كه برای این سد ذكر شده اما ساخت این سد قرار است 93 هزار هكتار از جنگلهای تاریخی
هیركانی را زیر آب ببرد و این در حالی است كه هنوز معلوم نیست این سد بتواند به
اهدافی كه برای آن تعیین شده دست یابد.
از همان روزهای آغازین كه حرف و حدیثها پیرامون
ساخت این سد بالا گرفت دوستداران محیط زیست به مخالفت با ساخت آن پرداختند و تمام
تلاش خود را كردند كه از مخاطرات ساخت این سد بكاهند. چهار ماه قبل، 70 انجمن محیط
زیستی و تشكل دوستدار محیط زیست در اعتراض به ادامه ساخت سد شفارود بیانیهای صادر
كردند.
در بخشی از این بیانیه آمده بود، «بلندترین سد غلتكی ـ بتنی ایران در حالی
در كمال شگفتی در پربارانترین استان كشور در حال ساخت است كه صدها هكتار از بهترین
جنگلهای باستانی هیركانی را هدف قرار داده است -جنگلهای بسیار باارزشی كه از هیچ
راهی نمیتوان آنها را احیا كرد- شوربختانه از سال 1334 تا سال 1386 خورشیدی
سالانه 3000 هكتار از جنگلهای شمال كشور از بین رفتهاند و ساخته شدن این سد نیز
به به این فاجعه سرعت میدهد».
اعتراضات فعالان محیط زیست و سازمان محیط زیست به
سد شفارود باعث شد كه در نهایت سه ماه قبل وزارت نیرو از حرف خودش كوتاه بیاید.
رحیم
میدانی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا در ارتباط با آخرین وضعیت احداث سد
شفارود گفت: «تكلیف پرونده شفارود مشخص شده است. در گذشته قرار بود 350 هكتار جنگل
تخریب شود، اما ما ارتفاع سد را به اندازهای پایین آوردیم كه 96هكتار جنگل هیركانی
تخریب میشود و متعهد شدهایم كه پنج برابر آن را جنگلكاری كنیم.»
با این وجود
تكلیف سد شفارود هنوز هم مشخص نیست به حدی كه یك ماه قبل، معصومه ابتكار، رئیس سازمان
حفاظت محیط زیست ضمن اشاره به كاهش چشمگیر سطح سد شفارود، اظهار كرد: «درباره سد
شفارود هنوز هیچ تصمیمیگرفته نشده و پاسخ قطعی از سوی سازمان به آن داده نشده
است.»
با وجود تمام ادعاهایی كه وزارت نیرو مبنی بر كوتاه آمدن این سد دارد ولی
هنوز بسیاری از كارشناسان معتقد هستند كه تجربه سدسازیهای قبلی نشان داده است كه
هنگام آبگیری این سد درختانی كه به زیر آب خواهند رفت بسیار بیشتر از چیزی خواهند
بود كه وزارت نیرو ادعا دارد. به نظر میرسد خطر نابودی 400 هزار هكتار جنگل هنوز
بهطور كامل از سر جنگلهای هیركانی رفع نشده است.
البته نابودی جنگلهای هیركانی تنها بخشی از غمنامه سد شفارود در شمال كشور است. تخلیه شدن سه روستا و مهاجرت 450 خانوار و خشك شدن تالاب انزلی از تهدیدات دیگر سدسازی برای شمال كشور هستند.
توجیههای نادرست برای سدسازی
یك كارشناس محیط زیست با بیان اینكه
سدسازی در هر نقطهای از كشور خسارات زیست محیطی و اجتماعی خاص خودش را به دنبال
دارد، به «آرمان» میگوید: كشور ما در نوار خشك كره زمین قرار دارد و به دلیل تابش
بالای خورشید تبخیر بالایی دارد، به همین دلیل در مناطقی كه سدها احداث شدهاند
سالانه بخش زیادی از آب پشت سدها تبخیر میشود.
این در حالی است كه كشور ما سفرههای
آب زیرزمینی و آبرفتهایی دارد كه میتوان از آنها به عنوان منبع ذخیره آب استفاده
كرد. با نفوذ دادن آب به داخل آبرفتها میتوان آب را به داخل زمین هل داد و در
زمان نیاز از آن بهرهبرداری كرد.
هومان خاكپور ادامه میدهد: ذخیره آب در زیر زمین امنیت بیشتری
دارد، در حین اینكه آب تبخیر نمیشود، خسارتی از نظر تخریب پوششگاههای گیاهی
ندارد. او میافزاید: یكی از بهانههای احداث سد تولید انرژی برقی آبی است و این
در حالی كه كشور ما در شرایطی قرار دارد كه میتوان از انرژی خورشید و انرژی باد
برای تأمین برق استفاده كرد.
او تصریح میكند: یكی از دلایل دیگر سدسازی تأمین آب
كشاورزی است كه با اصلاح شیوههای آبیاری و افزایش راندمان بخش كشاورزی میتوان با
هزینه كمتری آب مورد نیاز كشاورزی را تأمین كرد و احتیاجی به سدسازی نیست.
او تصریح میكند: سدها علاوه بر تخریب
پوشش گیاهی و محیط زیست و خسارات اجتماعی باعث برهم خوردن رژیم رودخانهها میشوند.
در حال حاضر بسیاری از رودخانهها در اثر سدسازی حیات اكولوژیكیشان به هم خورده
است، بسیاری از آنها خشك شدهاند و بعضی دیگر در معرض انواع آلودگیها هستند.
خاكپور با بیان اینكه خسارت دیگر سدسازی خشك شدن تالابهاست، میگوید: شاید در ارزیابیهای
زیست محیطی حقابه زیستی تالابها روی كاغذ لحاظ شود اما در عمل این اتفاق نمیافتد،
زیرا زمانی كه خشكسالی روی میدهد نخستین چیزی كه نادیده گرفته میشود حقابه زیستی
تالابهاست.
او میافزاید: جای تعجب دارد كه در شمال كشور كه بارندگی 2 هزار میلیمتری دارد به بهانه تأمین آب كشاورزی یا تأمین آب شرب به سدسازی اقدام میشود كه باعث قطع شدن قسمت زیادی از جنگلهای هیركانی كه از جنگلهای تاریخی و منحصر به فرد دنیا هستند میشود و این در حالی است كه راههای بسیار زیادی وجود دارد كه از طریق آنها میتوان آب شرب، آب كشاورزی و آب مورد نیاز صنعت را بدون اینكه صدمهای به محیط زیست زده شود، تأمین كرد.
تصمیم درست با توجه به گزینههای موجود
یك نماینده حوزه انتخابیه استان گیلان
درباره سد شفارود به «آرمان» میگوید: انتظار داریم كه منابع طبیعی و محیط زیست نظر واحدی
درباره ساخت این سد داشته باشند. اینكه یكی از طرفین نظر منفی و دیگری نظر مثبت
داشته باشد معنای خوبی ندارد و باید نظر واحدی در این زمینه داشته باشند.
ایرج ندیمی
میافزاید: باید به این مساله توجه كرد كه این سد در مرحله اجرا نیست، بلكه در
مرحله اتمام است و 18 سال است كه برای آن پول خرج میشود و هر تصمیمی كه قرار است
برای این سد گرفته شود تحتالشعاع هزینه بالایی كه برای ساخت این سد شده است قرار
میگیرد.
او با بیان اینكه مراجع دولتی باید با در نظر گرفتن ملاحظات و مصلحت
درباره این سد تصمیم بگیرند، تصریح میكند: زیرا در كنار اینكه تأمین آب زراعی در
گیلان یكی از مشكلات مهم است اما حفظ محیط زیست هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
باید بین گزینهها و شرایط مختلفی كه وجود دارد به تصمیمگیری درست دست زد.
او با اشاره به اینكه برای كاستن از صدمات این سد باید ابعاد فنی ساخت این سد مورد توجه قرار گیرد، میگوید: توجه به ابعاد فنی برای كاستن از خسارات ساخت سد، در كشور ما كه با تهدیدات محیط زیستی زیادی مواجه است اهمیت بیشتری پیدا میكند.
نمیتوان جنگلهای هیركانی را احیا كرد
یك فعال محیط زیست استان گیلان درباره سد شفارود میگوید: مدتهاست كه سد »شفارود» نقل محافل زیستمحیطی در كشور شده است؛ در جدال بر سر این سد یك طرف وزارت نیرو قرار دارد كه مدعی است با احداث این سد میخواهد مشكل تأمین آب منطقه را حل كند و در طرف دیگر فعالان محیط زیست و اكولوژیستها قرار دارند كه ساخت آن را موجب نابودی صدها هكتار از جنگلهای هیركانی میدانند.
عارف آهنگر میافزاید: تجربه نشان
داده كه سدسازی نه تنها مشكل آبی كشور را حل نكرده بلكه بر مشكلات افزوده است.
نمونه آن هم تأثیر سدسازی بر خشك شدن دریاچه ارومیه است. او تصریح میكند: توسعه
پایدار محل تلاقی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با محیط زیست است، یعنی اگر شما
اصل حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست را در برنامههای توسعه در نظر نگیرید،
توسعه شما یك توسعه ناپایدار است. به این معنا كه به سهم خود كاری كردهاید كه نسل
آینده قادر به تأمین نیازهای خود نباشد.
امروزه در دنیا به سدسازی به چشم یك راهحل
پایدار نگاه نمیشود. او ادامه میدهد: در جایی خواندم شركت سهامی آب منطقهای گیلان
در پاسخ به اعتراض فعالان محیط زیست درباره تخریب جنگلهای بالادست سد اعلام كرده
است كه در ازای قطع درختان واقع در مخزن سد شفارود طرح احیایی را در دستور كار خود
دارد.
مثل این میماند كه شما بردارید اسكلت باستانی هفت هزار سالهای كه اخیرا در
تهران كشف شده را بگذارید جلوی خودتان و دست و پایش را قطع كنید و دور بیندازید و
آنوقت در پاسخ به اعتراض مردم بگویید نگران نباشید ما قرار است دست و پای مصنوعی برای
این اسكلت درست كنیم. امروزه دیگر ارزش باستانی جنگلهای هیركانی به عنوان میراث
طبیعی زمین بر همگان معلوم است.
اینگونه نگاه به محیط زیست یعنی سادهسازی كردن و قدر نشناختن سرمایههای طبیعی. كسی كه چنین حرفی میزند جنگل را به عنوان یك اكوسیستم زنده و هویتمند نگاه نمیكند. او از جنگل فقط چوب میبیند. اما واقعیت این است جنگل یك مجموعه به هم پیوسته اكولوژیك است كه دست بردن در یك نقطه از آن و ایجاد گسست اكولوژیكیای به نام سد، آثار زیانباری را در درازمدت به بار خواهد آورد.
منبع: روزنامه آرمان / سندوس محمدی / 17 آبان 94
پاسخنامه روابط عمومی آب منطقه ای
گیلان:
اجرای 500 هکتار جنگل جایگزین در سد شفارود
به گزارش روابط عمومی آب منطقه ای گیلان، استان گیلان به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی از مهمترین مناطق کشاورزی کشور به شمار رفته و از استعدادهای طبیعی بالقوه و فراوان پیرامون منابع آب و خاک برخوردار می باشد و در سالهای اخیر با توجه به اهمیت این استان در طرح آمایش سرزمین و در راستای توسعه مدیریت منابع آب چه در بعد کشاورزی و چه در بخش آب آشامیدنی برنامه ریزی و متعاقب آن اقدامات مقتضی صورت گرفته است.
مطالعات
توسعه منابع آب گیلان از دهه های گذشته شمسی آغاز و تاکنون ادامه داشته که
از نتایج آن می توان به احداث سدهایی همچون سفیدرود، آیت ا... بهجت (شهر
بیجار) و روند اجرای سدهای مخزنی شفارود، پلرود، لاسک و نیز سدهای
لاستیکی اشاره نمود.
با توجه به بحرانی بودن وضعیت منابع آب در ایران، همچنین نا پایدار بودن شرایط آبی استان و احتمال تشدید این موضوع در آینده به دلیل شرایط خشکسالی 30 ساله و افزایش مصارف، تأمین آب پایدار جهت جلوگیری از بحرانهای اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی در اولویتهای تصمیم گیری در سطوح کلان کشور و پیرو آن استان گیلان میباشد و از آغاز دولت یازدهم تا کنون بر مبنای اهمیت والای موضوع، 13 جلسه شورای عالی آب کشور با حضور معاون اول محترم رئیس جمهور برگزار و بنا بر اعلام پایگاه اطلاعرسانی دولت دکتر جهانگیری اذعان داشته که برخی استانهای کشور با بحران و محدودیتهای بیشمار در بخش آب روبهرو بوده که بايد با در نظر گرفتن مسائل اجتماعی برنامهریزی لازم برای رفع این مشکل انجام پذیرد و موضوع کمبود آب یکی از مسائل پر اهمیت کشور است که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
پذیرفتنی
است که وقتی قوت غالب بیش از 20 میلیون نفر از ایرانیان در گیلان تأمین می شود
پس، آب یک مسئله استانی نبوده و باید به آن، تحت عنوان یک موضوع امنیت ملی
نگاه کرد. بر اساس اعلام رئیس سازمان جهاد کشاورزی گیلان در مصاحبه منتشره
خبرگزاری مهر به تاریخ 1 مرداد 1393 در حال حاضر بیش از 317 هزار خانوار
گیلانی در بخش کشاورزی مشغول به کار بوده که نتیجه تلاششان تولید بیش از دو
و نیم میلیون تن محصولات کشاورزی می باشد که به صورت اخص 35 درصد نیاز برنج کشور
(این محصول به شدت نیازمند به آب می باشد) را تأمین می کند.
حال برای بررسی دقیق تر، یک برش
استانی مثلاً غرب گیلان را انتخاب می کنیم ، در غرب گیلان ( رضوانشهر ، تالش و
آستارا) بنابر اعلام شرکت بهره برداری از شبکههای آبیاری و زهکشی بیش از63000 هکتار
اراضی شالیکاری وجود دارد که عموماً بر اساس تجربه های فصول آبیاری و در
گرمترین روزهای سال به سختی و دیرهنگام از آب مناسب جهت رفع نیازهای کشاورزی برخوردار
میشوند. یکی از منابع آب موجود در غرب گیلان، رودخانه شفارود با آورد
متوسط 174 میلیون متر مکعب در سال می باشد.
جالب است بدانید آبدهی به هنگام این رودخانه در فصل کشاورزی به طور متوسط 3 متر مکعب در ثانیه بوده و در سالهای خشکسالی در حدود یک متر مکعب در ثانیه که این میزان در شرایط فعلی حتی ساده ترین نیازهای کشاورزی اراضی پایین دست را نیز تأمین نمیکند و شرایط زیست محیطی آن در ماههای گرم سال با بحران مواجه می شود و اکنون در حال حاضر حداقل آب مورد نیاز جهت تأمین نیاز آبی در فصل زراعی و دیگر موارد 9 متر مکعب در ثانیه می باشد.
یکی
از دغدغه های همیشگی در استان جلوگیری از ورود آب شیرین رودخانه ها به دریا
و لزوم مدیریت آن بوده و گفتنی است در شرایط فعلی و به طور متوسط در حدود
115 میلیون متر مکعب آب شیرین این رودخانه وارد دریای کاسپین شده و حال
آنکه این رودخانه به طور متوسط در حدود 60 میلیون متر مکعب برای مصارف
کشاورزی و حفظ محیط زیست قابلیت مدیریت داشته و مضافاً بررسی آمارها نشان میدهد
که در 56 سال گذشته 2 بار سیلاب بزرگتر از 300 متر مکعب در ثانیه ، 8 بار سیلاب
بزرگتر از 250 متر مکعب در ثانیه ، 4 با سیلاب بزرگتر از 200 متر مکعب در
ثانیه، 20 بار سیلاب بزرگتر از 150 متر مکعب در ثانیه و 50 بار سیلاب بزرگتر از
100 متر مکعب در ثانیه در این رودخانه اتفاق افتاده که باعث وقوع خسارات
مالی قابل توجه در پايین دست گردیده که در کنار تأمین آب شرب سالم و
مطمئن برای ساکنین منطقه ، ساخت سازه های مدیریتی منابع آب همچون سد مخزنی
شفارود ، ضروری و حیاتی به نظر می رسد.
همیشه تعارضی نانوشته بین داشته ها و نداشتهها وجود داشته و در این راه مناسب است تا با نکتهسنجی و در مسیر توسعه به این بیاندیشیم که چگونه برای بدست آوردن فرصتهای جدید از سنتها و گنجینه های طبیعی خود نیز به درستی محافظت و نگهداری کنیم.
جنگل های هیرکانی یکی از منحصر به فردترین جنگلهای دنیا هستند که همچون نوار سبزی شیبهای شمالی رشته کوههای البرز و سواحل جنوبی دریای کاسپین یعنی منطقه ای از نزدیکی آستارا در شمال غرب تا حوالی گرگان در شرق ایران را پوشانده و این موهبت الهی بی نظیر از معدود اکوسیستم های به جای مانده از دوران زمین شناسی ژوراسیک می باشد و قطع93 هکتار از آن با هماهنگی و در عرصه های مورد تأیید منابع طبیعی استان بنا بر نامه شمارة 2/3/83/92/63972 مورخة 24/12/1392 مورد تصویب قرار گرفت و در ازای آن و بر اساس طرح احیایی حوزة 9 شفارود (مطالعات طرح تلفیقی جنگل کاری شفارود ) با هماهنگی اداره کل منابع طبیعی استان و تأیید در ارجاع آن به سازمان جنگلها و مراتع کشور و بر اساس مطالعات مشاور ذیصلاح به ازای هر درخت پنج و سه دهم برابر یعنی مساحتی حدود 500 هکتار برای احیاء و جایگزینی جنگلهای محدوده سد شفارود برنامهریزی شده است.
متأسفانه باید گفت : از سال 1334 تا سال 1386 خورشیدی سالانه بیش از 3000 هکتار از جنگلهای شمال کشور در اقدامات سودجویانه که بیشتر حول محور قاچاق چوب صورت گرفته از بین رفته است. اما به نظر میرسد با بررسی دقیق شرایط و بر اساس اصل همهجانبه نگری مناسب است تا مواردی را که شاید فقط در فرم و شکل به هم شبیه بوده را در محتوا شریک ندانسته و در نقد موضوعات رجحان یک طرح عام المنفعه ملی، باید ها و نبایدها ، همچنین اقدامات اجرایی و اصلاحی آنرا نیز در نظر گرفت.
معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست ایران در جلسه مدیریت بحران استان کرمان بنا بر خبر شماره 422403 سایت تحلیلی خبری عصر ایران ؛ کشور ایران را داری رتبة اول تنش آبی جهان دانسته و از لزوم برقراری پیوند میان آب های سطحی، آب های زیرزمینی ، مرتع و حفاظت از خاک سخن گفته و حفظ کیفی منابع آب در شئون مختلف ، همچون صنعت و کشاورزی را امری مهم دانسته است.
وی با بیان اینکه باید واقعیت های کشور و شرایط خاص اقلیم را بر اساس همه شواهد دنبال کرد به نکتهای بسیار مهم اشاره داشته و آن ایناست که در حال حاضر فرصت محدودی برای انجام کار داریم و دیگر نمی توانیم زمان را از دست بدهیم ، زیرا تغییر اقلیم ، کاهش نزولات آسمانی و... به شکلی است که شرایط ما را دشوار تر میکند و لازمة آن نشان دادن واکنش مناسب است.
با
یکپارچگی ارکان دولت تدبیر و امید حول محور قانون و در راستای اجرای وظایف
سازمانی مدیریت منابع آب در کشور این موضوع تمام و کمال بر عهده وزارت نیرو
و ذیل آن شرکت مادر تخصصی مدیریت منابع آب ایران و در استان، شرکت آب منطقه
ای گیلان می باشد و بر مبنای بررسی های علمی صورت گرفته ، بهترین واکنش در
مناسب ترین زمان، اجرا و توسعه طرحها و پروژه های آبی با توجه به الزامات زیست
محیطی است.
منبع: روزنامه قانون 18 آبان 94