سرويس فرهنگي عصرپرس: قطبالدین صادقی استاد دانشگاه و کارگردان شناخته شده تئاتر
کشورمان به عنوان دومین سخنران همایش «شهر، شهروندی و تئاتر» که در سالن کنفرانس مجموعه
تئاترشهر آغاز شد، در سخنرانی خود با عنوان «جایگاه تئاتر در ساختار شهری» با اشاره
به وجود ظرفیتهای بسیار درخشان در حوزه شهرنشینی و مدنیت در فرهنگ ایرانی، گفت: برخورداری
از حق نظر مستقل چیزی است که ما به آن نیاز داریم و خوشبختانه مقدار زیادی از آن را
جذب کردیم، اما متاسفانه به دلائل تاریخی که سادهترین آن حملات دیگر کشورها به ایران
بوده، مدنیت و شهرنشینی در کشور ما عقب افتاد و در دوران معاصر نیز کمی دیر به این
مفاهیم دست پیدا کردیم.
صادقی ادامه داد: کنار گذاشتن اسطورهها و اسطورهزدایی که برای نخستین بار در
یونان باستان اتفاق افتاد باعث شد که به مرور و در فقدان اسطورهها، هویت انسانها
پُررنگ شود و حقوق شهروندی برای مردم شهرنشین به نوعی تبیین شود.
به گزارش ایران تئاتر، این استاد دانشگاه با بیان اینکه تا اسطوره باشد لزوما فردیت
وجود ندارد و همه یک امت هستند، افزود: در شرایطی که امت وجود دارد یک وحدت بین همه
هست و همه شبیه هم هستند. اما وقتی اسطوره نباشد تفاوتهای فردی نمایان میشود، شخصیت
به وجود میآید و همه صاحب حق میشوند و نیک و بد به یک اندازه فرصت پیدا میکنند تا
روی صحنه حاضر شده و از حقشان دفاع کنند.
صادقی با تاکید بر اینکه به صرف زیستن در شهر، ما شهری نیستیم، اضافه کرد: شهر
یعنی تولید فرهنگ و با هر تولید یک تحیل تازه داریم. به عنوان مثال در کشوری مثل عربستان
با اینکه در ظاهر همه در شهر زندگی میکنند اما ساختار قبیلهای است و به همین خاطر
در آنجا حتی یک سالن تئاتر، یک سالن سینما و یک نمایشگاه نقاشی وجود ندارد. یعنی مفهوم
شهر را هنوز نفهمیدند. چراکه داشتن ماشین آخرین مدل، عینک، خوردن پیتزا و... فرهنگ
شهری را به همراه نمیآورد. فرهنگ شهری چیزی است که در درون و روح فرد فرد آدمها باید
باشد.
قطبالدین صادقی در ادامه و در پاسخ به سوال یکی از حاضران در همایش درباره ارتباط
تغییر هویت شهری در پیوند با هنر تئاتر و اینکه نقش تئاتر در زندگی جدید شهری چقدر
دچار دستخوش شده، گفت: در دهههای ۴۰ و ۵۰ میلادی در فرانسه، تئاتر به شدت تجاری شده
بود. دیگر اینکه در زمان اشغال فرانسه نه تنها تئاتر، بلکه جامعه به شدت آلوده شده
بود. ضمن اینکه بعد از اشغال پاریس توسط آلمانها و پیوستن ژنرال پتن به هیتلر، جامعه
فرانسه عملا دو پاره شد. یک عده مبارز و پارتیزان بودند و یک عده همدست آلمانها. اما
بعد از جنگ جهانی دوم بزرگان آنها نشستند و فکر کردند که چه باید بکنند. در واقع در
اینجا بود که هنر نمایش اهمیت خودش را نشان میدهد. آنها تصمیم گرفتند که با توجه به
جایگاه ارزندهای که تئاتر کلاسیک در فرهنگ فرانسه داشت، از تئاتر به عنوان وسیلهای
برای آشتی ملی استفاده کنند.
این کارگردان تئاتر اضافه کرد: آنها جشنوارههای متعددی را در مکانهای مقدس تاریخی
و مذهبیشان برگزار کردند و در پرتو آثار کلاسیک که روح ناخودآگاه جمعی در آنها نهفته
است، ملت فرانسه را با هم آشتی دادند. در واقع مردم را متوجه کردند که نباید یک عمر
با کینه زندگی کرد و بالاخره یک جایی باید به تعادل رسید و کینهها را فراموش کرد.
نکته دیگر اینکه کینه تنها در پاریس نبود بلکه در تمام شهرهای فرانسه وجود داشت، به
همین خاطر با استقرار کارگردانهای خوب در شهرهای مختلف فرانسه و سیاست عدم تمرکز،
همه فرانسه را تبدیل به یک تئاتر اصولی و جدی کردند و در پرتو آثار کلاسیک توانستند
جامعه را با هم آشتی بدهد. این کار باعث رونق حیرت انگیزی شد و نتیجه آن این شد که
هم اکنون تنها در پاریس هر شب نزدیک به ۶۰۰ نمایش روی صحنه است.
صادقی در پایان با اشاره به جایگاه بالای اثری مانند شاهنامه و یا دیوان حافظ برای
تمام اقوام ایرانی، تصریح کرد: میشود در پرتو آثار کلاسیک روح آشتی را ایجاد کرد.
همانطور که در فرانسه توانستند هم تئاتر را ترویج بدهند و هم روح آشتی را به وسیله
تئاتر در کل کشورشان تعمیم بدهند، ما نیز میتوانیم از تئاتر برای ایجاد روح آشتی در
دل اقوام و مذاهب مختلف در کشورمان استفاده کنیم. چراکه مهمترین عملکرد هنر نمایش
ایجاد روح آشتی در دل مردم است.
پايان پيام/