سرویس سیاسی عصرپرس: اگر شما نخست وزیر کشوری باشید که حدود 60 درصد از مردم با ایدههایتان مخالف باشند بدون شک همان کاری را میکنید که ماتئو رنتسی کرد. او قمار بزرگی کرد و اصلاحات پیشنهادیاش را به رای مردم ایتالیا گذاشت. نتیجه آن نیز تا حدودی از پیش روشن بود. اما شاید نخست وزیر ایتالیا هنوز به خرد و دانش ایتالیایی باور داشت که گاه گاه میدرخشد، شاید هم وجه کمیک و شوخیپسند و غیرجدی مردم سرزمینش را دست کم گرفته بود.
1- از فلورانس به رم / دوران پسا برلوسکونی
ماتئو رنتسی که حدود 3 سال پیش پس از سالها امپراطوری سیلویو برلوسکونی، از شهرداری فلورانس راهی کاخ نخستوزیری در رم شد، آغازگر عصری شد که تطهیر دوران پسابرلوسکونی نخستین نشانهاش بود.
رنتسی از همان آغاز دو هدف را در پیش گرفت. نخست به سمت اصلاحات اقتصادی رفت و به فسادهای بانکی و مالی پرداخت. رنتسی توانست اندکی به اقتصاد متزلزل ایتالیا سر و سامان بدهد و وجهه بینالمللی آن را ترمیم کند. دوم به سوی بازسازی سیاسی جامعهای رفت که هیچگاه رهبران جدی و خوشنام را برنتافته است.
رنتسی با همه قوا و متحدانش چه در ایتالیا و چه در اروپا و آمریکا در هر دو جبهه جنگید اما پیروز نشد. کشوری که زادگاه مشاهیر پرآوازه هنر و فرهنگ و فلسفه و دانش جهان است جولانگاه فرهنگ کمدی و مافیا و زندوستی و هرزهگی و سکس و راحتطلبی نیز هست. کشوری که داوینچی و گاریبالدی و فلینی و میکل آنژ و روسلینی و دانته و گرامشی و سیلونه پرورش میدهد، قدرت بازتولید موسولینی و برلوسکونیها را نیز دارد. در ضمیر هر ایتالیایی هم زمان دو نیروی انتخاب عقلانی و بیتفاوتی محض آمیخته با هزل و طنز وجود دارد. برآیند آن نیز معلوم است. آمرزش بخشی از فرهنگ قطعی مردم ایتالیا است.
2- اصل اصلاحات چه بود؟
ایتالیا صاحب دو مجلس سنا و نمایندگان است که هر دو با رای مستقیم مردم برگزیده میشوند. تاریخ مجلس سنا به ایتالیای دوران سلطنت بازمیگردد اما مجلس نمایندگان در سال 1948 که نظام سیاسی ایتالیا از سلطنتی به جمهوری تبدیل شد، روی کار آمد. تعداد نمایندگان مجلس سنا 315 نفر و تعداد نمایندگان مجلس سفلی 630 نفر است. مردم 20 استان ایتالیا هر 5 سال یک بار برای انتخاب نمایندکان رای میدهند.
اصلاحات قانون اساسی به مدتها پیش از ماتئو رنتسی و سال 1997 بازمیگردد. از همان زمان احزاب راست و چپ، قانون اساسی موجود را مانع رشد اقتصادی و عامل هرج و مرج سیاسی در این کشور میدانستند اما به دلیل اختلافهای همیشگی نمیتوانستند در پارلمان برای انجام اصلاحات متحد شوند.
ماتئو رنتسی که در میانههای احزاب دستچپی ایتالیا ایستاده و توانسته بود مردم ایتالیا را متقاعد کند که عامل اصلی تباهی اقتصادی و هرج و مرجهای سیاسی کشورشان احزاب دست راستی است به این اندیشه افتاد که اصلاحات را نیز به پیش ببرد و یک بار برای همیشه استخوان را از لای زخم ایتالیا بیرون بکشد.
اصلاحات اصلی مد نظر رنتسی سه مورد بود. نخست کاهش تعداد نمایندگان مجلس سنا. دوم تغییر مکانیزم انتخاب نمایندکان سنا. سوم کاهش قدرت شوراها و استانداریهای محلی در تقابل با دولت. همه این موارد به معنای تمرکز بیشتر قدرت در دست دولت بود تا بتواند لوایح قانونگذاری خود را سریعتر به تصویب برساند و در همه جای کشور به صورت یکسان اجرا کند.
3- جنبش پنج ستاره / پوپولیستها میآیند
بپه گریلو دقیقا همان سالی زاده شد که نطفه تحولات سیاسی ایتالیای امروز در آن بسته شد. او متولد 1948 شهر جنوا است. خیلی زود بپه گریلو توانست راه موفیقت را بیابد و بپیماید. او قهرمان ضمیر ناخودآگاه هر ایتالیایی شد. او کمدین شد. تا پیش از سال 2009 نیز دستی از دور بر آتش سیاست داشت، اما جنبش پنج ستاره را در این سال بنیان گذاشت و محبوبیتش پیشتر از شعارهایش ایتالیا را درنوردید.
جنبش پنج ستاره به سادهترین شکل ممکن یک جنبش پوپولیستی آمیخته با ارزشهای ایتالیایی است. او توانست با شعارهایی بسیار دقیق و ساده دوران برلوسکونی و رکود اقتصادی اروپا را به چالش بکشد. کم کردن از دستمزد نمایندگان مجلس، بررسی سوء پیشینه افراد برای ورود به مجلس، اصلاح قانون بازنشستگی نمایندگان، لغو قانون حق مولف (چرا که دانش باید در دسترس همگان باشد)، بیمه سراسری درمان برای همه ایتالیا، اختصاص بودجه تحقیقات نظامی به بهداشت و آموزش، اصلاح وضعیت پسماندهای شهری، ممنوعیت ساخت پارکینگ در مناطق شهری، اصلاح وضعیت راههای دوچرخهرو، بهبود وضعیت معلولان، کاهش هزینه مخابرات و اینترنت، لغو یارانه به روزنامهها، و ..... شعارهای جذاب دیگری که واقعیت زندگی ایتالیاییها گره خورده بود و آماده پذیرفتن آن بودند. تنها باید کسی پیشگام میشد و آن را به عرصه عمومی میکشاند. ایتالیاییهایی که یکبار در سال 1922 گول شعارهای موسولینی را خوردند دو سال بعد در چنگش افتادند.
4- چاو آقای نخست وزیر
ویرژیل در انه اید نشان میدهد که قهرمان بزرگ رومیها که از نبرد تروا جان به در برده بود چگونه با هزار خطر و هزار دشمن ستیز کرد تا سرانجام به سرزمینی رسید که ایتالیا بود. «انه» فرزند ونوس وآنشیز بود. فرزند زنی که با دسیسههای زئوس در دام عشق مردی افتاد که از جنس خدایان نبود. ونوس، مادر انه از خدایان بود و در المپ اما آنشیز در زمین انسانها راه میرفت و با واقعیتهای جهان انسانی دست و پنجه نرم میکرد. انه جد همه ایتالیاییهاست. در ضمیر همه آنها وجود دارد. ضمیری که در آن واقعیت خشن زندگی با خیالات افسونگر درهم آمیخته است.