به گزارش عصرپرس، کاظم غریبآبادی، معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه، در واکنش به گزارش مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران، مطلبی را منتشر کرد؛ متن این واکنش، به شرح زیر است:
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمیگزارش جدید خود را درباره برخی مسائل پادمانی در رابطه با جمهوری اسلامی ایران منتشر کرد؛ مایلم در این رابطه، نکاتی را به شرح زیر به اطلاع برسانم:
اول، مدیرکل آژانس به قطعنامه نوامبر ۲۰۲۴ بهعنوان مرجعی که به آن ماموریت داده تا این گزارش را تهیه کند، استناد کرده است؛ متاسفانه، این همان قطعنامهای است که سه کشور اروپایی و آمریکا بدون توجه به دستاوردهای سفر مدیرکل به ایران، در یک اقدام سیاسی آن را در شورای حکام و بدون برخورداری از اجماع تصویب کردند؛ مایه تاسف است که مدیرکل به این بیتوجهی کشورها به ماموریت خود در این گزارش، هیچ اشارهای نکرده است.
دوم، تمام این گزارش ناظر بر حضور معدود مواد هستهای در بیش از ۲ دهه قبل در ۴ مکان ادعایی و مبتنی بر یک سری دادههای جعلی توسط رژیم صهیونیستی است؛ جالب توجه است که در سراسر گزارش، نکته ابهامآمیزی در رابطه با فعالیتهای جاری هستهای ایران و یا انحراف در فعالیتها و مواد هستهای وجود ندارد؛ در همین رابطه باید به چند نکته توجه کرد: اول اینکه تمامی ادعاها نسبت به گذشته برنامه هستهای ایران برابر قطعنامه نوامبر ۲۰۱۵ پس از انعقاد برجام مختومه اعلام شدهاند؛ از این رو، این اقدام آژانس کاملا در مغایرت با مفاد آن قطعنامه قرار دارد و یک اقدام سیاسی برای احیای ادعاهای ثابتنشده و انحرافی است.
دیگر اینکه خود آژانس نیز در این گزارش اشاره میکند که ۲ مکان از چهار مکان مزبور یعنی لویزان - شیان و همچنین بهاصطلاح مریوان، دیگر بهعنوان موضوعهای باقیمانده محسوب نمیشوند؛ حال، برجسته کردن این ۲ موضوع و پرداختن به آنها صرفا برای این است که یک سری موضوعهای گذشته قدیمی اثباتنشده را مجددا در قالب یک پرونده حجیم برای یک سوءاستفاده سیاسی جدید علیه ایران عرضه کنند؛ سوم اینکه درباره ۲ مکان دیگر یعنی ورامین و تورقوزآباد باید تاکید شود که ایران توضیحات لازم را به همراه مستندات ازجمله در جریان ۲ سفر اخیر معاون پادمان آژانس به تهران، ارائه کرده است.
جمهوری اسلامی ایران هیچ فعالیت و مواد اظهارنشدهای نداشته و ندارد؛ آنچه مسلم است، در رابطه با این ۲ مکان که ادعاها مربوط به بیش از ۲ دهه قبل هستند، توضیحات و اسناد مختلفی به آژانس ارائه شده است؛ در حالی که تمامی فعالیتها و مواد هستهای ایران تحت نظارت و راستیآزمایی آژانس قرار دارند و هیچ انحرافی نیز در آنها مشاهده نشده است، بزرگنمایی ۲ موضوع ادعایی و ابراز نگرانی بیش از حد در مورد آنها، صرفا بهانهای برای ایجاد یک نگرانی تصنعی است، آن هم در شرایطی که در منطقه ما رژیم صهیونیستی خارج از تمامی معاهدات خلع سلاح کشتار جمعی بوده و مسلح به این سلاحهاست و آژانس و کشورهای مدعی نیز جسارت هیچ اقدامی ندارند.
سوم، با وجودی که آژانس در گزارش خود مدعی شده است "سه مکان بخشی از یک برنامه هستهای ساختارمند اعلامنشده بودهاند که توسط ایران تا اوایل دهه ۲۰۰۰ انجام میشده و در برخی از فعالیتها از مواد هستهای اعلامنشده استفاده شده است"، در جایی دیگر از همین گزارش تصریح کرده است که "آژانس هیچ نشانه معتبری از وجود یک برنامه هستهای ساختارمند اعلامنشده جاری در ایران ندارد و اظهارات بالاترین مقامهای ایران مبنی بر اینکه استفاده از سلاحهای هستهای با قوانین اسلامی ناسازگار است، مورد توجه قرار میدهد"؛ این اقرار آژانس حاکی از این است که این سازمان تحت فشار سیاسی برخی کشورها به ابزاری برای طرح مجدد موضوعهای بستهشده گذشته برای اعمال فشار به ایران تبدیل شده است.
چهارم، نکته دیگر درباره پرداختن گزارش به یک موضوع غیرمرتبط با ماموریت محوله به آن است که همان غنی سازی ۶۰ درصدی است؛ در گزارش آمده است "اگرچه فعالیتهای غنیسازی تحت پادمان به خودی خود ممنوع نیستند، اما این واقعیت که ایران تنها کشور غیردارنده سلاح هستهای در جهان است که اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد تولید و انباشت میکند، همچنان موجب نگرانی جدی است و با توجه به پیامدهای بالقوه گسترش سلاحهای هستهای، توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است"؛ در این باره باید تاکید شود مادامیکه فعالیتهای هستهای کشورها تحت نظارت آژانس باشد، هیچ جای نگرانی وجود ندارد؛ هیچ محدودیتی نیز درباره سطح غنیسازی برابر اسناد آژانس وجود ندارد و تنها محدودیت، عدم انحراف آن به سمت مقاصد غیرصلحآمیز است.
در این چارچوب، مدیرکل آژانس هیچ حقی و حتی تکلیفی ندارد که یک فعالیت مشروع را تحت عنوان یک فعالیت مورد نگرانی معرفی کند؛ این اقدام آقای گروسی کاملا یک اقدام سیاسی و در راستای منافع برخی کشورهای خاص میباشد که باید نسبت به آن پاسخگو باشد.
پنجم، موضوع غیرمرتبط دیگری که آقای گروسی در گزارش خود به آن اشاره کرده، درباره کد اصلاحی ۳.۱ است؛ در این مورد باید اذعان شود که بعد از خروج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات سه کشور اروپایی تحت این توافق، جمهوری اسلامی ایران نیز در اجرای قانون راهبردی مجلس شورای اسلامی اجرای تعهدات هستهای فراتر از پادمان خود را تحت این توافق متوقف کرد؛ کد ۳.۱ که ناظر بر اظهار زودهنگام تاسیسات اتمی است، بهعنوان یک تعهد پادمانی محسوب نمیشود و تکرار آن بهعنوان یک تعهد توسط آژانس، به آن مشروعیت نمیبخشد.
ششم، در گزارش همچنین ادعا شده است که "ایران طی چند سال گذشته به گونهای لغو انتصاب بازرسهای باتجربه را اِعمال کرده که توانمندی آژانس را برای اجرای موثر و کارآمد پادمان تضعیف میکند"؛ بایستی خاطرنشان شود که برابر گزارش آژانس درباره اجرای پادمانها در سال ۲۰۲۴، تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ تعداد ۲۷۴ بازرس در بخشهای عملیاتی و دفتر راستی آزمایی ایران شاغل بودند؛ ۱۲۰ نفر از این بازرسان در دفتر راستیآزمایی ایران نیز فعالیت میکنند؛ اینکه جمهوری اسلامی ایران پس از اقدام سیاسی سه کشور اروپایی در شورای حکام، انتصاب برخی از بازرسان با ملیت این کشورها را پس گرفت، نباید به منزله این تلقی شود که ظرفیت و توانایی آژانس در ایران تضعیف شده است؛ طبیعی است که ایران نمیتواند به بازرسان با تابعیت این کشورها اطمینان لازم را داشته باشد و لغو انتصاب بازرسان منصوبشده، یک حق پادمانی برای ایران است؛ واقعا جای تاسف دارد که آقای گروسی فعالیت ۱۲۰ بازرس از ملیتهای مختلف برای ایران را نادیده میگیرد و صرفا ظرفیت و توانمندی آژانس را به تعداد معدودی بازرس با تابعیت سه کشور اروپایی خلاصه میکند!
هفتم، تمام موارد فوق در حالی است که در همین گزارش آمده است "ایران همچنان در زمینه مسائل مربوط به اجرای معمول پادمان با آژانس همکاری میکند و آژانس متناسب با چرخه سوخت هستهای و فعالیتهای ایران، تلاش گستردهای برای راستیآزمایی در این کشور انجام میدهد"؛ در گزارش اجرای پادمانها در سال ۲۰۲۴ نیز در این رابطه آمده است که:
"بر اساس ارزیابی انجامشده، دبیرخانه به این نتیجه رسیده است که مواد هستهای اظهارشده در ۳۱ کشور، شامل ایران، در فعالیتهای صلح آمیز باقی ماندهاند"؛ گزارش اجرای پادمانها در سال ۲۰۲۴، همچنین نکات قابل توجه دیگری دارد؛ بهعنوان مثال، در این گزارش آمده است که از میان ۳۲ کشور دارای موافقت نامه پادمان، بدون پروتکل الحاقی لازم الاجرا، که ایران نیز در میان این گروه از کشورها قرار دارد، از ۱۰۰ تاسیسات هستهای تحت پادمان ۲۱ مورد آن در ایران قرار دارد؛ ۴۹۳ مورد از ۶۸۲ بازرسی از این گروه از کشورها فقط از ایران انجام شده است؛ ۱۴۴ راستی آزمایی اطلاعات طراحی از ۲۲۴ مورد صرفا از ایران انجام شده است؛ هزار و ۲۶۰ نفر روز بازرسی از هزار و ۸۹۵ نفر روز بازرسی در این گروه صرفا از ایران انجام شده است؛ در همین گزارش آمده است که ۲۲ میلیون و ۶۲۶ هزار یورو از ۳۸ میلیون و ۹۰۵ هزار یورو بودجه عادی آژانس در سال ۲۰۲۴ صرفا در ایران هزینه شده است؛ همچنین، ۴ میلیون و سیصد هزار یورو از بودجه اضافی یا داوطلبانه آژانس که در مجموع ۲۸ میلیون یورو بوده است نیز در ایران هزینه شده است.
این حجم از فعالیتهای آژانس در ایران، نشانه چیست؟ آیا جز همکاری سازنده و گسترده ایران با آژانس است؟! اینکه آژانس هیچ انحرافی و هیچ مشکلی در مسائل پادمانی جاری در رابطه با فعالیتها و مواد هستهای ایران پیدا نکرده است و توجه خود را بر موضوعهای بستهشده گذشته معطوف کرده است، نشانه چیست؟ آیا جز یک اقدام سیاسی تحت فشار برخی کشورهای خاص است؟!
هشتم، ما در طول حیات آژانس، شاهد اقدامهای سیاسی و سیاسیکاریهای متعددی در این مجموعه بینالمللی بودهایم؛ سکوت مرگبار کشورهای غربی و آمریکا و مقامهای آژانس در برابر رژیم صهیونیستی اسرائیل، نمونه بارز این سیاسیکاری است؛ از سوی دیگر، ما در گذشته شاهد بودیم که در مورد ۲ کشور عضو آژانس و معاهده عدم اشاعه که فعالیتهای غنیسازی اظهارنشده داشتهاند، پرونده آنها در شورای حکام بدون هیچ اقدامی مختومه شد؛ حال، چرا آژانس و برخی کشورهای خاص به دنبال ایجاد یک پرونده ساختگی با احیای ادعاهای اثباتنشده گذشته و البته مختومهشده، برای جمهوری اسلامی ایران هستند؟! قضاوت با افکار عمومی است.
نهم، و، اما حرف آخر: ایران نه به دنبال سلاح هستهای است و نه هیچ مواد و فعالیت اظهارنشده هستهای دارد؛ ایران به تمامی تعهدات خود تاکنون پایبند بوده است؛ هزینهای که ایران تاکنون داده است، برای حفظ عزت و سربلندی و پیشرفت و ایستادگی در برابر زورگوییها و تلاش برخی کشورهای خاص برای سلطهگری بوده است؛ چنانچه این کشورها بخواهند از سعه صدر ایران سوءاستفاده کنند و همچنان مسیر غلط قبلی خود را طی کنند، ایران ناگزیر خواهد بود متناسب با شرایط و تحولات و اقدامهای طرفهای دیگر، تصمیمات مناسبی را اتخاذ و به مرحله اجرا بگذارد که بار مسئولیت، تبعات و عواقب آن برعهده این کشورها خواهد بود.