عصرپرس: وقتی صحبت از شایسته سالاری می شود، در دکترین نظام مدیریتی کشور فرد شایسته به تعابیر مختلفی شناخته می شود. در دوره هایی شایسته فردی بود متعهد و مسلط به امور فرهنگی، حال آنکه تصدی یک بنگاه هزار توی اقتصادی را عهده دار بود. در زمان دیگر فرد شایسته با ظاهر و پوشش خاص محسوب می گشت. برخی شایستگان را مدیران سریالی با تجربه ای می دانند که در کارنامه مدیریتی آن ها تغییر و تحول خاصی به چشم نمی خورد. اما واقعا فرد شایسته برای تصدی یک سازمان یا شرکت کیست؟ آیا تصدی شعارگونه صرف زنان یا جوانان بدون حداقل سوابق تحصیلی و تجربی صحیح است؟ آیا این نوع شایسته سالاری برای جوانان تحصیل کرده و نخبه ای که عضو هیچ حزبی نیستند یا امکان معرفی شدن برای آن ها میسر نیست، مقدور می باشد؟
به نظر می رسد برای انتخاب افراد شایسته باید سیستم و متدولوژی ساختارمندی معرفی گردد.
دانشگاه های ما مملو از جوانان و اساتید شایسته ای است که زمان آن فرارسیده است تا وارد نظام اجرایی و مشورتی مدیریتی کشور گردند. فدراسیون های ورزشی پر از نخبگان ورزشی است که از هر فرد دیگری برای هدایت مشاغل ورزشی کشور مستعدتر هستند. دانشگاه های علوم پزشکی و بیمارستان های کشور سرشار از متخصصین و پزشکانی است که شایسته تصدی این مراکز مدیریتی هستند. دولت جدید می تواند با دگردیسی و اعتماد به نخبگان و جوانان شایسته، ساختارشکن و تابوشکن باشد و شایسته سالاری را به بهترین ترجمه آن پیاده سازی نماید و افراد متخصص را متناسب با توانمندی های آنان در مشاغل مختلف به کار گیرد و موجبات امید به آینده را سبب ساز شود. اکنون موسم نسل سازی مدیریتی کشور فرا رسیده است و بهتر است نسل مدیریتی جدیدی برای فردای ایران تربیت شود. ناگفته پیداست که بکارگیری مدیران قبلی، نتیجه ای جز ناامیدی و ادامه روند گذشته برای جامعه دربر نخواهد داشت.
دولت جدید باید خزان افکار مدیریتی سنتی و قدیمی باشد. مدیرانی که صرفا به اداره عادی و حتی ناکارآمد سیستم و سازمان های خود پرداختند و امروز جامعه بهترین قاضی در خصوص اثربخشی آن ها است. اکنون فصل تغییر و تحول است. البته صرفا حضور افراد شایسته معطوف به مشاغل مدیریتی نیست و لازم است نخبگان در تمامی ارکان وزارت خانه ها، سازمان ها و شرکت ها حضور یابند. حضور برای حل مسائل، طراحی خدمات و محصولات جدید، شناسایی بازارهای جدید، رسوخ تکنولوژی نوین، نوآوری، تجاری سازی اختراعات و به نوعی کارآفرینی سازمانی.
یکی از دلایل عدم تحقق چشم اندازها، برنامه های توسعه و سیاست ها، نبود نیروی انسانی شایسته در لایه های مختلف نظام اجرایی کشور بوده است. قطعا هیچ سرمایه ای ارزشمندتر از تربیت نسل شایسته جدید برای کشور وجود نخواهد داشت. نسل نخبه، شایسته و متعهدی که با روحیه تحول گرایی به فرایند توسعه ایران کمک خواهند کرد.