به گزارش عصرپرس از پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو ، از جمله چالشهای جدی مدیریت صنعت برق در ایران و بسیاری از کشورهای جهان باید به موضوع ناترازی میزان تولید و مصرف انرژی برق در ایام پرباری و اوج مصرف اشاره کرد؛ بازههای زمانی نسبتاً کوتاه مدتی که کارشناسان عقیده دارند بهترین راهکار مواجهه با آن نه افزایش ظرفیت تولید، بلکه مدیریت تقاضا و مصرف انرژی و یا رعایت الگوی مصرف برق است.
در این بازههای زمانی که از آن به عنوان ایام پرباری یاد میشود، به دلیل افزایش میزان مصرف مشترکان بهویژه در حوزه خانگی احتمال ناپایداری توزیع انرژی بالا میرود و این در حالی است که فقط راهاندازی و تأسیس نیروگاههای برق تنها برای این شرایط توجیه عقلانی و اقتصادی ندارد.
جالب است بدانید ناترازی میان میزان تولید و مصرف انرژی برق در ایام اوج بار تقریباً در اکثر کشورهای جهان به ویژه کشورهایی که به لحاظ آب و هوایی شرایط متنوعی دارند، دیده میشود و کشورهای توسعه یافتهای چون ژاپن، استرالیا، آمریکا، آلمان و... نیز در کنار تلاشها برای افزایش متعارف تولید، موضوع ناترازی ایام اوج مصرف را با مکانیزمهای دیگری چون افزایش چشمگیر تعرفه برق در ساعات پرباری و ترغیب مشترکان به کاهش مصرف جبران میکنند.
ناترازی در میزان تولید و مصرف برق در ایران نیز به شکل محسوسی در ایام اوج بار و مصرف یعنی فصل گرم سال که تقریباً از اواخر فصل بهار آغاز میشود و تا پایان فصل تابستان ادامه مییابد، وجود دارد و در سالهای گذشته بارها کشور را با بحران خاموشی رو به رو کرده است.
بررسی کارشناسان نشان میدهد در ایام اوج بار امسال، در ایران چیزی حدود 12 هزار مگاوات کسری تولید برق ایجاد میشود و به دلیل پیشی گرفتن میزان مصرف از میزان تولید، شبکه برق در معرض ناپایداری برق قرار میگیرد.
بحران خاموشی ایام فصل گرم سال در حالی به یکی از چالشهای جدی صنعت برق ایران تبدیلشده است که از سوی دیگر، بررسیها نشان میدهد مجموع ساعات ناترازی برق در ایران از 8760 ساعت مصرف سالانه کشور چیزی حدود 200 تا 300 ساعت است و میتوان با مدیریت صحیح میزان مصرف برق، معضل خاموشیهای برآمده از آن را تا حدود زیادی مدیریت کرد؛ اتفاقی که اگر عملیاتی شود نه تنها در کشور شاهد خاموشیهای گسترده نخواهیم بود، بلکه از صرف هزینههای بسیار سنگین احداث و نگهداری نیروگاههای جدید تولید برق نیز جلوگیری میشود.
کارشناسان صنعت برق بیان میکنند هزینه تولید هر مگاوات برق در حدود 650 هزار یورو است که با توجه به کسری 12 هزار مگاواتی برق در ایام اوج مصرف در ایران، برای جبران این کسری مقطعی حداقل به 7 میلیارد و 800 میلیون یورو اعتبار نیاز است.
این یعنی در ایران برای حل بحران ناترازی ایام اوج مصرف یا باید با صرف هزینه چند هزار میلیون تومانی اقدام به تأسیس نیروگاههای برقی جدید کرد یا اینکه با جلب مشارکت شهروندان و رعایت الگوهای مصرف، بدون اینکه هزینههای سنگینی به اقتصاد کشور تحمیل شود، شرایط پرباری را مدیریت کرد.
همانطور که اشاره شد کارشناسان صنعت برق عقیده دارند در صورت رعایت الگوهای مصرف از سوی مشترکان عملاً نیاز به صرف این هزینههای سنگین نیست و میتوان چنین اعتبار قابلتوجهی را در بخشهای دیگر زیربنایی کشور مثل ساخت دانشگاه ، مدرسه، بیمارستان، جاده، مسکن و... هزینه کرد.
شاید برخی تصورکنند صرف نزدیک به 8 میلیارد یورو اعتبار مشروط به جبران کسری 12 هزار مگاواتی برق ایام پرباری چندان هم غیرمنطقی نیست و لازم است این اقدام صورت پذیرد، اما واقعیت این است که تنها مشکل موجود هزینه سنگین تأسیس نیروگاه جدید نیست و هزینههای سنگین نگهداری، تعمیر و همچنین نقش نیروگاههای جدید در افزایش آلایندههای جوی و محیط زیست را نیز باید مد نظر قرار داد.
بررسیها نشان میدهد هزینه تعمیرات نیروگاه تولید برق در ایران چیزی حدود 12 هزار میلیارد تومان است و رقمی در همین حدود نیز سالانه صرف اموری مثل دستمزد نیروهای متخصص و کارگری، خرید مواد اولیه و سایر هزینههای جاری میشود که به خوبی فرایند بسیار پرهزینه تولید و توزیع انرژی برق را نشان میدهد.
با توجه به این واقعیتها منطقی و معقول این است که کشورهایی چون ایران به جای صرف هزینههای بسیار زیاد برای تولید انرژی برق به میزان تقاضای اوج بار که چالشی مقطعی و زودگذر است، نسبت به اتخاذ تدابیری برای مدیریت میزان مصرف و ترغیب مشترکان برای کاهش مصرف در ایام و ساعتهای خاص اقدام کنند.
سیاست و انتظاری که ارزیابیها نشان میدهد به واسطه مصرف بیش از حد معمول برق توسط بخش قابل توجهی از مشترکان (حدود 20 درصد از مشترکان خانگی به اندازه نیمی از دیگر مشترکان برق مصرف میکنند) دور از انتظار نیست و در صورت کاهش میزان مصرف توسط پرمصرفها بخش زیادی از این مشکل بدون تحمیل هزینههای اضافی بر اقتصاد کشور حل خواهد شد.