به گزارش عصرپرس، «ابتکار» با این مقدمه نوشت: این روزها از این دست تصاویر و فیلمها در صفحات و هیستوری اینستاگرام افراد یا بعضا سلبریتیهای مجازی بسیار دیده میشود. افرادی که برای کمک به زلزلهزدگان راهی کرمانشاه شدهاند و تا جایی که در توانشان بوده اقلامی که جمعآوری کردهاند را هم به دست زلزلهزدگان رساندهاند. همان اقلامی که چند روز قبل در همین صفحات مجازی به سمع و نظر فالوئرها رسیده و آنها در جریان تمامی مراحل از نحوه جمعآوری تا بارگیری و رسیدن به دست زلزلهزدگان کرمانشاه قرار گرفتهاند. تصاویر تلخ و شیرینی که گاهی لحظه شادی صاحب صفحه در حین جمعآوری کمکهای مردمی را نشان میدهد و گاهی لحظه تلخ زندگی زلزلهزدگان در میان آوارها را. گرچه زندگی همچنان ادامه دارد و باید امید را هم به زلزلهزدگان هدیه داد اما کسی نمیداند که رفتن و دیدن و عکسبرداری از این لحظات چقدر میتواند برای بازماندگان گران باشد. اما چه چیزی افراد را به مناطق زلزلهزده کشانده و چه چیزی باعث شده که عدهای تورهای بازدید از مناطق زلزلهزده را برپا کنند؟ کمک، تجربه هیجان، دیده شدن یا ...
فضای مجازی بسیاری از تعاریف را بر هم زده، حتی کمک و حتی اطلاعرسانی و مخابره خبرها. صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی و مفسر مسائل سیاسی در رسانهها بعد از زلزله کرمانشاه نزدیک به 2 میلیارد تومان را از طریق یک فراخوان در صفحات مجازیاش برای کمکرسانی به مردم زلزلهزده جمعآوری کرد و از طریق همین فضای مجازی مبلغ جمعآوری شده را شفافسازی کرد. خیلیهای دیگر هم همین کار را کردند. اقلام مورد نیازی را که به ذهنشان میرسید جمعآوری کردند و عدهای دیگر هم برای آنکه شاید بتوانند کاری کنند، راه کرمانشاه را در پیش گرفتند. تورها نیز از این قافله عقب نماندند و برای کمکرسانی راه را برای حضور کمکرسانان هموار کردند.
«دیدن وضعیت مناطق زلزلهزده به منظور کمک بهتر با قیمتی تقریبا منصفانه» عنوان تبلیغات یکی از آژانسهای مسافرتی است؛ آژانسی که در کانال تلگرام خود همراه با درج این آگهی مطالبی را نیز از گردشگری سیاه منتشر کرده و مخاطبان خود را با گردشگری سیاه و فاجعه آشنا کرده است. نوعی گردشگری که گرچه به قول این آژانس مسافرتی «در تمام دنیا مرسوم است» اما سالها بعد از وقوع فاجعه انجام میشود، نه در هنگامی که پسلرزهها امان منطقه را بریده و امدادرسانی هنوز پایان نیافته است و از سویی حضور گردشگرانی که به منظور کمک به زلزلهزدگان در مناطق زلزلهزده میروند میتواند مختل کننده امدادرسانی باشد.
با این حال آژانس برگزارکننده این تور درباره هدف از برگزاری آن در مطلبی که درباره تورش در کانال تلگرام منتشر کرده، نوشته است: «این تور به درخواست عدهای خیّر که خواهان بازدید از منطقه و ارسال کمکهای هدفمند اعم از نقدی و غیر نقدی برنامهریزی شده. عدهای از آنان حتی تاکنون سفرهای ایرانگردی محدودی داشتهاند و با سفرهای زمینی نا آشنا بودهاند. عدهای از دوستان روانشناس و مشاور خواهان مسافرت به منطقه و کمک به بازماندگان بودند. افراد فوق ابراز کردهاند که تمام هزینههای این سفر را متقبل میشوند اما از آنجا که برگزاری سفر به صورت رایگان امکان حضور همه افراد را مهیا میکند که شاید با هدف این سفر مغایرت داشت تصمیم بر این شد که بابت سفر هزینهای دریافت شود و برای کمک به این منطقه صرف گردد.»
با این حال اما این سوال مطرح میشود که آیا این تورها مجوز رسمی از نهادها برای حضور در مناطق زلزلهزده را دارند؟ برگزار کننده این تور میگوید: همه تورهای این آژانس مسافرتی با مجوز است اما اگر منظورتان مجوز ورود به منطقه زلزلهزده است، فعلا هیچگونه محدودیتی برای ورود تورها قائل نشدهاند. چند روز اول به دلیل مشکلات ترافیکی محدودیت به وجود آمده بود و اجازه تردد به نیروهای مردمی داده نمیشد اما شرایط به حالت عادی در آمده است. اسکان گردشگران در چادرهایی است که خودمان به همراه میآوریم و هیچ ارگانی محدودیتی برای حضور گردشگران یا نیروهای کمکرسان مردمی ایجاد نمیکند.
نمیتوانیم جلویشان را بگیریم
علیرضا مرادی بیستونی معاون گردشگری استان کرمانشاه در حالی که میگوید اطلاعی از حضور تورها در مناطق زلزلهزده کرمانشاه ندارد اما میگوید که حضور تورهایی که با مجوز است نیز ممنوع نشده است.
او میگوید: در هر منطقهای تور برگزار شود، دفاتر آژانسهای مسافرتی میتوانند تور را برگزار کنند. حال این تورها به مقصد مناطق زلزلهزده باشد یا در یک منطقه تفریحی و گردشگری. چون آژانسهای مسافرتی مجوز اولیه را دریافت کردهاند.
معاون گردشگری کرمانشاه ادامه میدهد: گروههای مختلفی در حال ورود به کرمانشاه برای کمک هستند که امکان تفکیک آنها وجود ندارد و تشخیص این تورها بسیار سخت است. نمیتوان پیشداوری کرد که هدف تورها چیست.
مرادی بیستونی میافزاید: تورها حضورشان را به معاونت گردشگری اطلاع نمیدهند و قطعا این افراد هم برای کمک به کرمانشاه آمدهاند.
او ادامه میدهد: منطقه به طور کلی نیاز به کمک دارد و هر کسی به سهم خود در حال کمک رسانی به زلزلهزدگان هستند. مقام معظم رهبری نیز بر این موضوع تاکید داشتند که کل مردم، نهادها و سازمانها به مناطق زلزلهزده کمک کنند. ما نمیتوانیم جلوی کمکهای مردمی را بگیریم.
او از حضور انواع و اقسام گروهها، انجیاوها، ادارات، سازمانها و اکیپهای مختلف برای کمک به کرمانشاه خبر میدهد و میگوید: حتی اکیپ خبرنگاران و گروههای خارجی از جمله چین و ژاپن برای کمکرسانی در کرمانشاه داشتند. جای تشکر دارند.
سلبریتیها، گدایان توجه
اگر از حضور افراد برای کمکرسانی در مناطق زلزلهزده بگذریم، تحلیل جامعهشناختی این حجم از اشتیاق مردم برای حضور در کرمانشاه قطعا قابل توجه است. از اینکه چرا مردم به نهادهای امدادی رسمی و دولتی اعتماد ندارند تا اینکه چرا مشتاقند تلخی زندگی دیگران را در صفحات اینستاگرامی خود به اشتراک بگذارند.
حسین ایمانی رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران در اینباره میگوید: در دنیای سرمایهداری زندگی میکنیم و این دنیا، هر چیزی حتی بدبختی و بیچارگی دیگران را وسیلهای برای کسب درآمد و شهرت و البته تحکیم شهرت بدل میکند. در واقع در این دنیا که رقابت نیز بسیار است، باید هیزم شهرت را هر چه بیشتر کنید ولی در کشورهای توسعهیافته اگر اتفاقات ناگواری مانند زلزله رخ میدهد و حتی سلبریتیها برای کمک پا به عرصه میگذارند در چارچوب نهاد بزرگتر و تحت عنوان سفیران صلیب سرخ و با یک مسئولیت رسمی صورت میگیرد و حسابشده حرکت میکنند.
او گفت: در کشورهای در حال توسعه مثل ایران حضور در عرصه کمکرسانی به زلزلهزدگان گویی سوءاستفاده از بدبختی دیگران است. این اتفاق در ایران غریب و عجیب هم نیست. عدهای از حادثه پلاسکو بهرهبرداری شخصی کردند و این موضوع جای نقد دارد.
او ادامه میدهد: باید از خودمان خجالت بکشیم و به مسائل اخلاقی توجه کنیم. خرابی خانهها به ما مجوز نمیدهد که هر کاری که بخواهیم انجام دهیم.
ایمانی میگوید: عکس گرفتن با خرابهها این تصور را به آدمی میدهد که افراد گویا منتظر فرصتی برای خودنمایی هستند و حالا هر اتفاقی که بتوان با آن عرض اندام کرد آن را غنیمت میشمردند. ما سلبریتیهای موفقی داریم که گدای توجه هستند و این توجه را به هر قیمتی به دست میآورند.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران میگوید: این احتمال وجود دارد که شما در دنیای سرمایهداری هر چیزی را تبدیل به کالا کنید. حالا ممکن است این کالا رنج و مصیبت دیگران باشد. ممکن است این ابتکارات از دل جوامع محلی بیرون آید؛ ابتکاراتی مثل جذب گردشگر خارجی در بافتهای حاشیهای و اسکان غیر رسمی در هند سبب کسب درآمد و رونق کسب و کار شده است اما در منطقه زلزلهزده، شرایط بحرانی است که بتوان به کسب درآمد و جذب گردشگر فکر کرد. پس این نشان میدهد که جریانی که تحت عنوان تور کمک به استان زلزلهزده روانه میشوند جای شک و تردید دارد.
ایمانی این سوال را مطرح میکند که نقد جدی وارد است که چرا ما به جای اینکه از ظرفیت نهادی استفاده کنیم، فردی عمل میکنیم؟ اقدامی که باعث بلبشو، ازدحام و اختلال در کار امدادرسانی میشود. وقتی ما هلال احمر را داریم که وظیفه امدادرسانی را بر عهده دارد چرا باید به صورت فردی کمک کنیم؟ با چه مسئولیتی افراد اقلام جمع میکنند و یا شماره حساب برای جمعآوری کمکهای نقدی اعلام میکنند؟ وقتی سازمانهای تخصصی برای این کار وجود دارد چرا افراد باید راسا وارد عمل میشوند؟
او میگوید: گزارشی که وزارت کشور اخیرا از سرمایه اجتماعی در ایران منتشر کرده است، نشان میدهد اعتماد عمومی به خصوص اعتماد به سازمانهای دولتی پایین است. بنابراین در ایران با مسئله ضعف اعتماد عمومی روبهرو هستیم و متاسفانه سازمانها نیز تلاشی برای جلب اعتماد عمومی و تغییر چهره خود و برقراری تعامل با مردم و حرکت به سوی شفافیت انجام ندادهاند. بالاخره گزارشهای متعددی که از فساد و سوء استفاده در سازمانها منتشر میشود تاثیر خود را بر اعتماد عمومی میگذارد. راه حل این موضوع اما بستن جریان اخبار نیست. هر چقدر که سازمانها به سمت شفافیت حرکت کنند، جلوی شایعات را میگیرند. اگر در زمان زلزله بم دستگاههای امدادی در ایران گزارش عملکرد خود را شفاف منتشر میکردند اعتماد عمومی از بین نمیرفت. از آنجایی که جامعه ایدهآل وجود ندارد و درصدی امکان سوء استفاده وجود دارد، قطعا اگر سازمانهای متولی امدادرسانی موارد تخلف را شفاف گزارش میکردند، این بیاعتمادی حاصل نمیشد.