زمان سدسازی سرآمده است!
سد كارون سه و گتوند عناوین دو مورد
از بزرگترین سدهای ایران است كه روی رودخانه كارون در جنوب غربی ایران ساخته شده
است. هدف از احداث سد و نیروگاه كارون3، تأمین بخشی از برق مورد نیاز كشور ایران و
نیز كنترل سیلابهای مخرب بوده كه عملیات اجرایی این طرح در سال ۱۳۷۳ آغاز و در سال ۱۳۸۳ به پایان رسید.
از آنجا كه سد كارون مرتفعترین سد كشور محسوب میشود، شكستن
آن یك فاجعه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد خواهد كرد. در صورت تخریب سد
كارون، سه سد دیگر در پایین دست آن، شدت سیلاب را گرفته و باعث كاهش تخریبها خواهند
شد.
تاكنون مبالغ بسیار هنگفتی برای ساخت این سد هزینه شده و از سویی 105 هزار
اصله بلوط نیز برای ساخت این سد نابود شده كه یكی از هزینههای زیست محیطی آن است.
سد گتوند نیز عنوان آخرین سد قابل احداث بر روی رودخانه كارون است. این سد در میان
سدهای ساختهشده و در دست ساخت بر روی كارون، از همه پاییندستتر قرار دارد.
یكی
از مهمترین چالشهای ایجاد شده پیرامون این سد، بحث وجود گنبدها و رگههای نمكی
در اطراف محل آبگیری سد است كه پس از آبگیری سد به زیر آب رفته و ممكن است منجر به
شوری بیش از حد آب در پاییندست این سد شوند. كارشناسان محیط زیست و نظام مهندسی
اعتقاد دارند كه نزدیكی معدن نمك به محل سد گتوند، در پروژه مطالعاتی این سد در نظر
گرفته نشده است.
با این حال، مسئولان وزارت نیرو، انتقادات كارشناسان محیط زیست درباره شور شدن كارون را «مغرضانه» اعلام كردند. از طرف دیگر، به زیر آب رفتن ۱۰۰ هكتار از زمینهای مرغوب و حاصلخیز دشت عقیلی و برخی از آثار باستانی و تخریب صدها اصله درخت از دیگر حاشیههای پیرامون آبگیری این سد هستند.
آمار تعداد سدهای كشور به تفكیك
دستگاه اجرایی در مراحل مختلف توسط شركت مدیریت منابع آب ایران منتشر شده كه نشان
میدهد 1330 سد در كشور در مراحل مختلف مطالعاتی اجرایی و بهرهبرداری قرار دارد.
هماكنون در این بین 647 سد به بهرهبرداری رسیده است، 146 سد در مراحل اجرایی است
و 537 سد نیز در مراحل مطالعاتی قرار دارد.
این در حالی است كه وزارت نیرو همواره
اخبار گوناگونی مبنی بر اینكه 90 درصد از آبهای موجود را به وسیله سدها در اختیار
بخش كشاورزی قرار میدهد منتشر میكند، اما بخش كشاورزی نیز همواره اعلام میكند
كه راندمان وجود آب در این بخش 30 تا 35 درصد است. باید توجه داشت كه ضایعات در
بخش كشاورزی حدود 30 درصد و رقمی حدود شش برابر استانداردهای موجود است.
بنابراین
رقمی حدود 27میلیارد متر مكعب از آبی كه در اختیار بخش كشاورزی قرار دارد عملا
صرف تولید محصولاتی میشود كه به دلیل بستهبندی ضعیف، نبود مكان برای دپوی مطلوب،
عدم وجود سردخانه مناسب و عدم آگاهی از تكنیكهای حمل و نقل مناسب بعد از تخریب در
اختیار مصرفكننده قرار میگیرد.
همچنین رقمی حدود 65 درصد از آبی كه بهطور مستقیم
وارد مزرعه میشود نشاندهنده راندمان آبیاری اندك است. حدود 32میلیارد متر مكعب آب حاصل از پساب بخش
كشاورزی، صنعت و شرب در كشور از دسترس خارج میشود، اما میتوان با تكنیكهایی
همچون بازچرخانی آب آن را دوباره به چرخه برگرداند.
حال این سوال مطرح است كه در
چنین شرایطی كه شاهد هدررفت آب هستیم چرا باید نخستین سیاست وزارت نیرو انباشت آب
در پشت چالههای تبخیر باشد؟ باید قبل از اینكه به سمت سدسازی برویم به انتقال آب
بینحوزهای توجه ویژه شود. با تحقق این مهم در كشور دیگر 90 درصد از مشكلات ناشی
از كمبود آب حل و فصل میشود. به این ترتیب اگر در دریاها هم به شكل استثنائی
كمبود آب شرب وجود داشته باشد به نسبت میتوان از تكنیكهای نمكزدایی یا همان آبشیرینكنهای
خورشیدی استفاده كرد و كمبود آب را از طریق آب دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان
جبران كرد.
بنابراین هماكنون باید پایان دوره سدسازی و طرحهای آبهای بینحوزهای
را اعلام كرد. این مسائل در شرایطی بروز كرده است كه به سهولت میتوان آب مناسب را
برای شرب، صنعت و كشاورزی به شكل پایدار تامین كرد. حدود 400 هزار میلیارد تومان
برای بخشهای سدسازی، تولید و انتقال بین حوزهای هزینه شده است كه با صرف این
بودجه در بخش ارتقای نرمافزای به مراتب سود بیشتری برای كشور و محیط زیست خواهد
داشت. سدسازیها تبعات محیط زیستی همچون قطع میلیونها درخت را در رویشگاههایی
همچون زاگرس، ارس باران، خلیج فارس و... به همراه داشته است.
از دیگر نارساییهای
محیط زیستی ناشی از سدسازی میتوان به خشكی دهها تالاب به دلیل بارگذاریهای
نادرست اشاره كرد. بزرگترین قربانی سدسازی در سالهای اخیر دریاچه ارومیه بوده
كه احداث دهها سد آن را به نابودی كشانده است. همچنین این اقدام باعث افزایش فرسایش
خاك نیز شده است. از دیگر
مشكلات سدسازیها میتوان كاهش شدید كیفیت آب دریای خزر و خلیج فارس را عنوان كرد
كه به دلیل اینكه طرحهای انتقال آبهای حوزهای این سدسازیها افزایش یافته است،
تعداد بسیاری از گونههای ارزشمند همچون ماهیهای خاویاری، كیلكاها و انواع و
اقسام ماهیها در جنوب كاهش یافته است.
اگر به سمت جایگزین كردن روشهایی همچون
نمكزدایی با استفاده از نور خورشید برویم در این شرایط دست سازمان محیط زیست نیز
باز میشود و به این ترتیب قدرت پایش خود را برای اعمال پایهایتر در محل دفن
زبالهها اعمال میكند تا شیرابهها و پساب كارخانهها مستقیم وارد محیطهای ساحلی
نشود و در نتیجه تعداد مواد غذایی و آبزیها و صید افزایش پیدا كند.
این اقدام افزایش
درآمد صیادان را به دنبال دارد و آن را میتوان به عنوان منبع مطلوب برای غذای ایرانیان
محسوب كرد. با این اقدامات از فشارهای موجود برای تولید گوشت قرمز در كشور كاسته میشود
و تعادل دام و مرتع حفظ میشود. از سوی دیگر، در نتیجه این اتفاق از شدت فرسایش
خاك كاسته شده و به این ترتیب مراتع جنگلی احیا میشود. در ضمن با سالمسازی منابع
آب و خاك میزان شیوع بیماریهایی همچون سرطان نیز كاهش مییابد.
این در حالی است كه سالانه 10هزار میلیارد تومان برای سرطان هزینه میشود و به این ترتیب میتوان با اعمال سیاستهای مطلوب برای سالمسازی و غنیسازی تغذیه هممیهنان اقدامات اساسی لحاظ كرد. با اعلام پایان سدسازی در كشور و استفاده از تكنیكهای آبشیرینكنهای خورشیدی میتوان آثار مطلوب این اقدام را در قالب یك تیر و چند نشان دید.
سد فولاد مباركه
سد فولاد مباركه عنوان سدی است كه از
سوی شركت فولاد مباركه اصفهان بر روی زایندهرود ساخته شده است. زایندهرودی كه پس
از سد یا بند كارخانه فولاد مباركه واقع در غرب شهر مباركه سالهاست خشكیده است.
رودخانه زایندهرود از مسیر كوهرنگ تا شهر مباركه، هنوز غران و خروشان است.
ولی
وقتی این رود به شهر مباركه و به سد و بند كارخانه فولاد مباركه میرسد، دیگر چیزی
از آن باقی نمیماند مگر كانال كوچكی كه كشاورزی بخشی از جلگه مباركه در منطقه نكوآباد
و فلاورجان در منطقه پیربكران را مشروب میسازد. الباقی مسیر این رود، كاملا خشك
شده است. بهطوری كه تنها پنج كیلومتر پس از بند كارخانه فولادمباركه، بر بستر خشك
این رودخانه، بچههای محلی فوتبال بازی میكنند. مسئولان شركت فولاد مباركه میگویند
تنها ۱/ ۵ درصد از آب زایندهرود را میخورند.
ولی آنها هرگز حاضر نشدهاند توضیح بدهند رودخانهای كه در چند كیلومتری بالادست سد آنها مثلا در اراضی زرین شهر، هنوز دبی آب بسیار بالایی دارد، چگونه پس از سدی كه آنها روی رودخانه ایجاد كردهاند، خروجی چندانی برایش نمیماند.
سد سیوند
سد سیوند سدی است كه در شهرستان
پاسارگاد، در ۵۰ كیلومتری شهر باستانی پارسه (تخت جمشید)
و در حدود ۱۰ كیلومتری پاسارگاد بر روی رودخانه سیوند
ساخته شده است.
رودخانه پلوار بین این دو محوطه باستانی ثبت شده در فهرست میراث
جهانی یونسكو (تخت جمشید و پاسارگاد) در كنار آرامگاه كوروش و در دل تنگه بلاغی جریان
دارد. مخالفان آبگیری سد سیوند معتقد بودند پس از آبگیری این سد آسیبهای گوناگونی
از جمله موارد زیر به وقوع خواهد پیوست: آثار باستانی منطقه تنگه بلاغی (تنها بخش
سالم از راه شاهی، روستاهای باستانی، كاخ داریوش هخامنشی، كارگاههای ذوب فلزات و
تولید نوشیدنی، گورستان اشكانی و نقاطی كه هنوز كاوش نشدهاند) به زیر آب خواهند
رفت. به دلیل سست و آبرفتی بودن خاك منطقه پس از بالا آمدن آبهای زیرزمینی بر اثر
آبگیری سد، آثار باستانی دشت پاسارگاد (از جمله كاخ بارعام، كاخ دروازه، كاخ
اختصاصی، گور كمبوجیه، تل تخت و به ویژه آرامگاه كوروش كه نزدیكترین اثر به سد
است) تخریب
خواهند شد.
آثار باستانی پاسارگاد از جنس آهك و جذبكننده رطوبت هستند. پس تغییر
آب و هوای منطقه و بالا رفتن میزان رطوبت هوا كه به دلیل آب گیری سد رخ خواهد داد،
سبب نابودی بناهای سنگی فرسوده پاسارگاد و به ویژه آرامگاه كوروش خواهد شد. گذرگاه
تاریخی عشایر و مراتع و محل اتراق آنها در تنگه بلاغی بهطور كامل به زیر آب خواهد
رفت و به روند زندگی مردم این منطقه آسیب شدیدی وارد خواهد شد. آسیبهای زیست محیطی
ناشی از سد باعث میشود پوشش بكر و نادر تنگه بلاغی از بین برود.
همچنین بر اساس نظریه كارشناسی پیمان یوسفی آذری، مدیركل دفتر جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها و مراتع كشور، پس از آبگیری سد، حداقل ۸۰۰۰ اصله درخت ۵۰۰ ساله و هزاران هكتار زمین مرغوب كشاورزی در پشت سد نابود خواهند شد.
سد آغچای
سد آغچای در شهرستان چایپاره به
عنوان بزرگترین سد قوسی خاكی كشور دوشنبه، 13 دی، به صورت رسمی آبگیری میشود.
عملیات اجرایی سد آغچای از سال 81 با اختصاص یك تریلیون و 400 میلیارد ریال آغاز
شد.
ساخت بدنه این سد 96/ 5 درصد پیشرفت فیزیكی دارد، حجم مخزنی این سد 197 میلیون متر
مكعب است كه با آغاز بهره برداری از این سد 190 میلیون متر مكعب آب آورده رودخانه تنظیم
و آبیاری بیش از 15 هزار هكتار سه دشت نازك، قره ضیاءالدین و خوی و تامین آب مورد
نیاز شهرستانهای خوی و قره ضیاءالدین نیز انجام میشود.
عملیات احداث شبكه آبیاری این سد از
سال 85 با 350 میلیارد ریال اعتبار آغاز شده و هماكنون از 40 درصد پیشرفت فیزیكی
برخوردار است. رودخانه آغچای از رودخانههای اصلی حوضه آبریز ارس بوده كه دارای
اراضی مستعد كشاورزی در حاشیه آن و در انتهای نازك و قره ضیاءالدین است. متاسفانه
در احداث سد آغچای بیشتر آب این سد برای آبیاری مزارع دشت نازك تعریف شده است، در
حالی كه آب این سد قبل از رفتن به مناطق دیگر باید مزارع شهرستان چایپاره را آبیاری
کند.
به علت احداث سد آغچای منازل مردم منطقه بیگ جوان دچار آبگرفتگی شده است و مقرر شده كانالی برای انتقال آب از این منطقه احداث شود كه هنوز اقدام نشده و باید هرچه سریعتر نسبت به رفع این مشكل اساسی مردم منطقه اقدام شود. سال گذشته نیز سرازیرشدن آب از كانالهای انتقال آب سد آغچای، خساراتی به راههای بین مزارع و زمینهای كشاورزی این شهرستان وارد كرد.
منبع: روزنامه قانون 16 آبان و روزنامه آرمان 17 آبان