در
قوانین برنامه توسعهای کشورمان نیز نیمنگاهی به جایگاه و نقش زنان در فرایند
توسعهای کشور شده است، ولی تحلیل و بررسی پنج برنامه قبلی این نکته را مشخص میکند
که رویکرد برنامههای قبلی کلیگویی و شعارگرایی بوده تا رویکرد راهبردی.
با نگاهی
به جایگاه زنان در برنامههای توسعه اول تا پنجم در کشور درمییابیم در برنامه اول
و دوم به مسئله زنان اصلا پرداخته نشده و جایگاهی برای زنان دیده نشده است.
در
برنامه سوم توسعه به دلیل آنکه دولت تغییر میکند و نگاهها به سوی سرمایه انسانی
و اجتماعی در دولت هفتم و هشتم حرکت میکند، در نتیجه ماده ١٥٨ در برنامه سوم
تعبیه میشود که به مسئله زنان توجه میکند.
در برنامه چهارم نگاهی به بحث عدالت
اجتماعی، ورزش و سلامت زنان شکل میگیرد. در برنامه چهارم بحث کار و اشتغال جوانان
مطرح میشود و اشتغال زنان بررسی نمیشود. اگر فرض کنیم سیاست کلی نظام دلالت بر
تقویت و حمایت بیشتر برای حضور اجتماعی زنان در جامعه دارد؛ میبینیم این موضوع با
هیچ شاخصهای سنجیده نمیشود و تنها بندی که به مسئله خانواده میپردازد، فقط به
نقش سازنده زنان توجه کرده و حتی شاخصهای در این زمینه برای پایش آن در نظر
نگرفته است.
در برنامه پنجم، ماده ٢٣٠ با ١٤ محور درباره زنان تعریف میشود. اگرچه
این ١٤ بند برای حوزه زنان و خانواده، بسیار بااهمیت است، اما از آنجایی که این
برنامه بیشتر یک برنامه آرمانگرا بود و مبتنی بر واقعیت جامعه تعریف نشده بود،
چندان عملیاتی نشد، به همین دلیل امروز اعلام میشود تنها ٢٥ درصد آن محقق شده
است؛ بنابراین درباره مسئله زنان نیز برنامه پنجم توسعه بیشتر جنبه شعاری دارد تا
برنامهای راهبردی.
پس بررسی اجمالی موضوع زنان در برنامههای توسعهای قبلی نشاندهنده
آن است که هنوز فاصله بسیاری تا تحقق نقش واقعی زنان در فرایند توسعهای کشور داریم.
این روزها دولت در حال تدوین برنامه ششم
توسعه است و آنچه مشهود است، تغییر رویکرد دولت فعلی در تدوین سند برنامه، با دولت
قبلی است.
اکنون ستادها و کارگروههای تخصصی با هدف بررسی چهار محور موضوعی تشکیل
شده است. یکی از
این چهار برنامه موضوعات چالشی، مانند بازنشستگی و محیطزیست را شامل میشود.
موضوع دیگر مسائل فرابخشی است که تنها به یک نهاد یا وزارتخانه مرتبط نیست، مانند
مسئله اشتغال، سرمایهگذاری و توانمندسازی.
یکی دیگر از موضوعات نیز به مسائل مکانی بازمیگردد، مانند سواحل
مکران و از این دست برنامهها و موضوع دیگر هم مسائل مربوط به محورهای بخشی مثل صنعت
و معدن یا گردشگری است، ولی آنچه مهم است اینکه در تمام این محورها نقش و جایگاه
زنان اهمیت بالایی دارد.
با توجه به این اهمیت معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری
نیز در قالب تشکیل کارگروه زنان و خانواده موفق به تهیه اسناد و اطلاعاتی در قالب
پنج جلد شده است که وضع موجود زنان و سپس وضع مطلوب زنان را در آن ترسیم کرده است.
در این راستا، برنامههای اول تا پنجم و ضعفها و قوتهای این برنامهها بررسی شده
است و مسئله زنان در دو محور تقسیم شده است؛ یکی قراردادن زنان در گروههای آسیبپذیر
که یک رویکرد آن فقرزدایی و توانمندسازی است و رویکرد دیگر كه زنان را وسیلهای
برای رسیدن به اهداف جامعه مطرح میکند؛ اینکه زنان میتوانند در رسیدن جامعه به اهداف
اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقشآفرینی کنند.
یک محور دیگر نیز استراتژی نهادگراست
که با تأکید بر رویکرد عدالت جنسیتی، زنان یک عامل توسعه دیده میشوند که با حفظ
حقوق طبیعیشان میتوانند در کنار مردان در راستای تحقق آرمانهای جامعه و کمک در
پیشبرد اهداف برنامه توسعه کشور تأثیرگذار باشند.
بنابراین با بررسی وضعیت موجود و
نسبت فاصله آن با وضعیت مطلوب، تلاش میشود گزارههای نادرست در حوزه زنان اصلاح
شود که برنامهریزان و تصمیمگیران حوزه کلان بتوانند براساس گزارههای درست به تصمیمگیری
بپردازنند که به نظر میرسد این سیاست صحیح اخیرا از سوی معاونت زنان و خانواده در
حال اجراست.
البته با توجه به محققشدن توافق هستهای میتوان شرایط بهتری در عرصههای
مختلف، ازجمله اقتصادی داشت و میتوان امیدوار بود شرایط زنان نیز در این دوره
بهتر از گذشته باشد و جایگاه بهتری به زنان اختصاص یابد.
ارتقای جایگاه زنان
نیازمند توجه ویژه برنامه ششم به همه جنبههایی است که در بالا ذکر شد. نکتهای که
مهم است نگاه به کمبودهاست که اگر وضع موجود بهخوبی تبیین نشود، بدون شک وضع
مطلوب بهخوبی تبیین نخواهد شد.
ظاهرا معاونت زنان این کار را در دستور قرار داده است که اگر چنین باشد، این امیدواری هست که به شرایط زنان بیشتر توجه شود.
منبع: روزنامه شرق 11 آبانماه 94