روزنامه شهروند نوشت: صنعت تولید و استخراج نفت پر زرقوبرق به نظر میرسد. تصور افراد آن است که کارکنان حتی کارگران این بخش درآمدهای کلانی دارند که با چند سال کار میتوانند بقیه عمر خود را در رفاه کامل بگذرانند. البته این تصور فقط مربوط به مردم ایران نیست. در سراسر جهان تصور مردم از کارگران صنعت بالادست و پاییندست نفت همین است.
هرچند این امر تا حدودی واقعیت دارد و مشاغل مهندسی در این بخش جزو پولسازترین مشاغل سراسر دنیا محسوب میشوند اما آنچه که شاید کمتر کسی به آن توجه میکند، آمار بالای جراحات و مرگومیر کارگران صنعت نفت و گاز در مقایسه با کارگران بخشهای دیگر است، بنابراین یکی از بخشهای مهم در هر پروژه نفتی چه در بخش بالادست یا پاییندست، حفظ ایمنی و جان کارگرانی است که به بهای جان و عمر خود، در این صنعت فعالیت میکنند.
این ایمنی آنقدر اهمیت دارد که گاهی اوقات کار متوقف میشود تا شرایط بهطور کامل برای فعالیت کارگران مساعد شود. همینطور با وجود آنکه در هر پروژه ضریبی برای خطا و احتمال حوادث وجود دارد اما سعی میشود این احتمالات به حداقل برسد.
سلامت و ایمنی کارگران فاکتور مهمی در مطالعات پیش از انجام یک پروژه است. در این مطالعات میزان اقدامات ایمنی لازم، خسارات، تلفات و هزینههای مربوط به این بخشها در نظر گرفته میشود که هرکدام از آنها براساس پارامتری خاص تعیین میشود. اهمیت این امر تا آنجاست که در صورت بالا بودن میزان خطرات، یا احتمال تأمین نشدن شرایط، امکان لغو پروژه وجود دارد. علاوهبر آن هنگام اجرای پروژه نیز واحدی به نام HSE به وجود میآید که وظیفه حفاظت از ایمنی کارگران، حفظ محیطزیست و... را عهدهدار است.
در ایران نیز این امر مورد توجه قرار گرفته و هر چند دیر، اما بخشی به نام مدیریت HSE در وزارت نفت تشکیل شده که این مهم را برعهده دارد. با وجود آنکه وزارت نفت نظارت دقیقی بر پروژههای مختلف دارد، اما گاهی اوقات بخشهایی مانند ایمنی و جان کارگران یک پروژه در نقطه کور میماند و در زیر نام بزرگ آن فراموش میشود. نمونهای از آن پروژه عظیم ساخت پالایشگاه «س. خ» است، پالایشگاهی که برای خودکفایی ایران در زمینه بنزین آغاز شد اما از همان ابتدا این پروژه با پستی و بلندیهای متعددی روبهرو شد و بهای جان کارگرانی که در ساخت آن مشغول بودند، در هیاهوی حاشیههای آن گم شد.
تغییر پیمانکاران نخستین پاشنه آشیل
پروژه ساخت پالایشگاه «س. خ» تاکنون فرازونشیبهای بسیاری داشته است. عملیات اجرایی آن در سال ١٣٨٦ آغاز شد و پیمانکاران اولیه آن اسنم پروجتی (پیمانکار اصلی و زیرمجموعه انی ایتالیا) گلدن گروپ (مجموعه سرمایهگذاران ایرانی مقیم آلمان)، بینا و تهران جنوب بودند.
پس از گذشت یکسال از شروع عملیات و به دلیل مشکلات متعدد دو شرکت خارجی از ادامه پروژه انصراف دادند. پس از این اتفاق تکمیل روند اجرایی به دو شرکت ایرانی واگذار شد. تا سال ١٣٨٩ فرآیند ساخت این پالایشگاه به کندی پیش میرفت، بهطوری که تا پایان آن سال پیشرفت فیزیکی طرح تنها به ٣٢درصد رسید.
پس از این چالشها، پیمانکار پروژه دوباره عوض شد. براساس برنامهریزیهای اولیه قرار بود تا ١٣٩٠ شمسی این پروژه تکمیل شود، اما به دلیل تغییر پیدرپی پیمانکاران کار به تعویق افتاد. به این ترتیب پس از گذشت حدود ٨سال از پروژهای که باید ٤ساله تمام میشد، این طرح فقط ٨١درصد پیشرفت کرده بود. در ابتدای سال ١٣٩٢ نیز برای بار دوم برنامه ساخت مجموعه اصلاح و قرار شد که زمان بهرهبرداری از کل مجموعه انتهای ١٣٩٤ باشد.
دردسر مدیرانی با تجربه ناکافی
تعویق انجام یک پروژه دلایل مختلفی مانند کمبود منابع مالی، ضعف مدیریتی، عدم هدایت صحیح سرمایهها و... دارد. در همین زمینه خبرگزاری فارس در گزارشی به دلایل مشکلات ساخت پالایشگاه «س. خ» اشاره میکند. در گزارش این خبرگزاری اشاره شده که مشکلات این پروژه علاوه بر تأمین مالی، ضعف مدیریتی نیز بوده است.
تغییرات مختلف مدیریتی، عدمتوان کافی مدیریتی پیمانکار برای پیشبرد همه بخشها و تجربه ناکافی و عدمپیگیری جدی توسط هیأتمدیره به ضعفهای کلان مدیریتی تبدیل شدهاند. بهعنوان مثال تغییرات مختلف مدیران سبب شد زمان انطباق مسئولان جدید با شرایط پروژه و عملکرد پیمانکاران طولانی شود. همچنین ضعف در کنترل پیشرفت پروژه، دخالت بیش از اندازه پیمانکار در برآورد وضع واقعی عملیات ساخت، ارزیابی نادرست پیمانکار از هزینههای واقعی همه به کندی روند ساخت پالایشگاه منجر شدهاند. یکی دیگر از مشکلات عقبماندگی پروژه تجربه ناکافی مدیران در کنترل و مدیریت پروژه است.
حوادثی که تکرار و جانی که گرفته میشود
این کلاف مشکلات، گرههای کور متعددی را در این پروژه سبب شده که یکی از آنها امنیت، سلامت و بهداشت کارگرانی است که در آن فعالیت میکنند. شرکت نفت «س. خ» در زمان شکلگیری، مانند همه شرکتهای ایرانی واحد HSE را در سازمان خود تشکیل داد.
نخست با انتخاب پیمانکار اصلی طرح شرکت Eni یا «اسنم پروجتی» مسئولیت این مگا پروژه و ازجمله بخش HSE را عهدهدار بود. این شرکت از زمان طراحی و انجام فرآیندهای مهندسی تا تهیه دستورالعملها و از کلیترین مسائل تا جزییترین فاکتورها جهت انجام طرح (بهطور مثال تهیه چارتهای سازمانی در دفتر مرکزی و کارگاه در دپارتمانهای مختلف میزان تجربه تحصیلات و شایستگی افراد، نحوه کارکرد پرسنل و حملونقل وجابهجایی افراد، منوی غذای و... ازجمله تمامی فاکتورهای مهم در بخش HSE) را در نظر گرفت.
اما در ادامه راه اسنم پروجتی از کار کنار گذاشته شد. با کنار گذاشتن این شرکت پیمانکاران ایرانی تصمیم گرفتند با استفاده از مدارک و دستورالعملهای اسنم پروجتی مسیر را ادامه دهند، اما این پایان ماجرا نبود. پس از خلع تهران جنوب و بینا شرایط عوض شد، مدیران جدید چندان توجهی به بخشHSE نداشتند.
براساس آمار و اطلاعات بهدست آمده، تاکنون ١٠ مرگ ثبت شده است که با توجه به استانداردهای
جهانی و مطابق با اداره ایمنی و بهداشت شغلی (OSHA )، برای یک پروژه نفتی
رقم بسیار بالایی است. در همین زمینه یکی از کارشناسان این حوزه به «شهروند» میگوید:
ورود پیمانکاران بیسابقه به یک پروژه کلان موجب مرگ ١٠ کارگر در این پروژه شده است.
این تعداد کشته در کشورهایی که در زمینه نفت و گاز فعالیت میکنند، اصلا قابل قبول نیست. ورود شرکتی بدون سابقه و بیتوجهی به بخش HSE این حوادث را به بار آورده است. جالب آنکه بیتوجهی پیمانکار جدید تا آنجا پیش رفته که حتی برخی از حوادث دوبار تکرار شده و دو قربانی گرفتهاند.
به عبارت دیگر هیچ تلاشی برای برطرف کردن نقص مانند سقوط کارگر از ارتفاع انجام نشده است. علاوه برآن پیمانکاران جدید هیچ فعالیت مثبتی در زمینه ارزیابی ریسک پروژه انجام ندادهاند. طی مدت اجرا هیچ مقام مسئولی به این قضیه توجه نکرده و نفراتی که اعتراض کردهاند نیز حذف شدند.
از سوی دیگر چون وزارت نفت وجود ناظران HSE هنگام اجرای پروژه را الزام کرده بود، پیمانکار برای جلوگیری از توقف پروژه مسئولانی را در این بخش به کار میگرفت که تجربه و تخصص کافی نداشتند. بهعنوان مثال افرادی با مدرک کارشناسی در رشته جغرافیا یا ادبیات فارسی در بخش HSE فعالیت میکردند.
خلأ سیستم HSE میان پیمانکاران جدید
علل متعددی به بروز حوادث در پروژههای نفت و گاز منجرمیشوند که شامل نادیده گرفتن مقررات، استفاده از تجهیزات ناایمن، عدم آموزشدهی یا عدمتکرار آموزشها، بکارگیری کارگران بدون آموزشهای تکمیلشده، عدم تعهد مدیریت ارشد سازمان به مسائل HSE و استفاده از افراد غیرفنی و بیتجربه در این واحد میشود.
در همین زمینه «محمدحسین اردشیری» مدیر اسبق HSE وزارت نفت میگوید: یکی از مهمترین دلایل حوادث در این صنعت عدم آموزش و نظارت صحیح است. همه کارگران میدانند که باید از تجهیزات ایمنی استفاده و مقررات را رعایت کنند، اما این آموزشها باید تکرار شوند و نظارت صحیح نیز توسط یک تیم HSE قوی برای اجرای صحیح مقررات باید صورت گیرد زیرا این آموزشها به سرعت از ذهنها پاک میشوند.
دلیل این امر هم نبود بودجه برای بخش HSE است. سالهاست که به این بخش بودجهای تعلق نمیگیرد. او در ادامه به «شهروند» میگوید: در سالهای اولیه تأسیس HSE که مصادف با وزارت اول بیژن زنگنه بود، بودجهای در نظر گرفته شد، اما در سالهای بعد هیچکدام از وزیران پولی به آن اختصاص ندادند و این بودجه هم قطع شد تا به امروز هم بودجهای در اختیار بخشها قرار نگرفته است. البته شرکتها وضع بهتری دارند آنها بودجهای برای این فعالیت تعریف میکنند.
این درحالی است که در سالهای پیش از تحریم که شرکتهای بزرگ در ایران فعالیت میکردند، این آموزشها به کارگران داده میشد. اما بعد از تحریمها که پیمانکاران تغییر کرد و از آنجا که بیشترشان تازه کار بودند یا تخصص نداشتند، در هیچیک سیستم مجزای HSE وجود نداشت. علاوه بر آن پیمانکاران جدید از کارگرانی بدون تخصص در پروژهها استفاده میکردند که این امر میزان ریسک پروژه را افزایش میدهد.
او با اشاره به اینکه وضع HSE پروژههای مختلف هر سال بررسی و پیمانکاران خاطی مجازات میشوند، میگوید: هدف از HSE در وزارت نفت به حداقل رساندن آمار مرگومیر است. هر چهار زیرمجموعه وزارت نفت آمار حوادث، کشتهشدگان و خسارت خود را بهطور جداگانه محاسبه و درباره آن گزارشی ارایه میکنند. اگر تعداد مرگومیر در پروژهای بالا باشد با مدیر آن پروژه برخورد میشود. در این حالت مدیر خاطی باید جریمه بپردازد یا حتی ممکن است یکسوم حقوق او کاسته یا از کار برکنار شود.به گفته این مقام سابق متوسط آمار مرگومیر در کل آمار وزارت نفت بیش از سالانه ٥ یا ٦ مورد نیست.
البته حوادثی هم وجود داشته که به دلیل انفجار تعداد کشتهشدگان بیش از این رقمها بوده است. این امر نشان میدهد تعداد ١٠ کشته پروژه «س. خ» در این سالها آمار قابل چشمپوشی نیست. به عبارت دیگر از سال ٨٨ پیمانکاران این شرکت حداقل یک حادثه منجر به مرگ را در کارنامه خود داشتهاند، اما به نظر نمیرسد این امر به جریمه پیمانکار یا تعلیق فعالیت او منجر شده باشد، چراکه پیمانکاران این پروژه کلان همچنان مشغول کار هستند، حتی اگر تکمیل آن به بهای جان ١٠ کارگر باشد.
مدیریت HSE در ایران
در ایران از سال ١٣٨٠ شمسی وزیر نفت وقت با استقرار نظام مدیریت HSE در صنعت نفت موافقت کرد و مقرر شد، پس از بررسی منابع موجود، مدل و راهنمایی جهت استقرار نظام مدیریت بهداشت، ایمنی و محیطزیست در دستورکار شورای مرکزی نظارت بر ایمنی و آتشنشانی قرار گیرد. اولين نمودار سازماني HSE را، در ابتداي سال ١٣٨٣ شركت ملي نفت ايران ابلاغ کرد. در تاريخ ٥/٥/١٣٨٣ وزارت نفت نمودار سازماني HSE را به تمام سطوح صنعت نفت، وزارت نفت، شركتهاي اصلي نفت، گاز، پتروشیمي، پالايش و پخش و هر يك از شركتهاي زيرمجموعه به تفكيك ابلاغ کرد.
از آن پس تاكنون تمام شركتهاي نفتي در راستاي اهداف و خطمشي تعيين شده حركت کرده و با تلاش فراوان سعي بر انجام فعاليتها و وظايف برطبق روشهاي اجرايي و دستورالعملهاي كاري كه در مرحله طرحريزي و با قبل از آن و براساس اصول HSE تهيه شده است، دارند.