ایران مانند بسیاری از شاخصها در میزان مصرف انرژی نیز در دنیا جزو اولینهاست، بهطوری که دو برابر میانگین جهانی انرژی مصرف میکنیم. به عبارتی دیگر درحال حاضر به اندازه ٢ فاز پارسجنوبی در بخش خانگی و اداری گاز هدر میرود و میزان مصرف گاز بخشهای مسکونی و تجاری در ایران، از مصرف کل کشورهای اتحادیه اروپا هم بیشتر است. با وجودی که در دارا بودن ذخایر انرژی مانند نفت و گاز نیز صاحب رتبه هستیم، اما حتی این ذخایر عظیم هم نمیتواند از پس مصارف بیمحابای ایرانیها بربیاید.
به گونهای که اگر با همین روند امروز به مصرف خود ادامه دهیم، اوایل دهه ١٤٠٠ شمسی میزان تولید و مصرف انرژی در کشور برابر و سپس ایرانی که یک قرن صادرکننده انرژی محسوب میشد، به واردکننده نفت خام تبدیل میشود. البته شاید گوشهایمان از توصیههای صرفهجویی پر باشد، ولی واقعیت نشان میدهد که اینبار خطر جدی است. با رویه موجود شاید در سالهای آینده سبک زندگی فرزندان ما در نبود انرژی تفاوتهای بسیاری با نسل حاضر داشته باشد، تغییر سبکی که ارمغان ما به آیندگان است.
بر همین اساس هرچند دیر، دولت در قالب برنامههای بالادستی و بلند مدت کاهش منطقی مصرف انرژی را در دستورکار خود قرار داده است که البته همراهی و همکاری مردم بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای مصرفکننده در کشور نقش مهمی در موفقیت این برنامهها دارد. با توجه به پایانپذیری سوختهای فسیلی که هماکنون سهم غالب را در سبد مصرفی جهان دارد، تمام کشورها صرفهجویی، افزایش بهرهوری و جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر را در دستورکار خود دارند که در این راه بسیاری از کشورها کار خود را از دهههای گذشته شروع کردهاند و برخی دیگر مانند ایران در این راه تازهکار محسوب میشوند. در این راستا کشورهایی که مصرفکننده صرف انرژی هستند و از منابع و ذخایرآن بیبهره هستند عمدتا اهداف خود را روی توسعه انرژیهای نو و تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی، بادی، زمین گرمایی و... تنظیم کردهاند و در این مسیر به دستاوردهای قابل توجهی نیز دست یافتهاند. حال درخصوص کشور ما که دارنده منابع عظیم انرژیهای فسیلی نیز است در کنار حرکت به سوی انرژیهای نو که طی سالهای اخیر سرعت گرفته است به نظر میرسد اولویت اصلی باید صرفهجویی در مصرف انرژیهای فسیلی موجود باشد که در صورت تحقق تا سالیان دور کشور را از لحاظ دسترسی به منابع مطمئن انرژی بیمه میکند.
سرمایهگذاری ٥٥٠میلیارد دلاری برای بهینهسازی انرژی
بر همین اساس آگاهی کشورها از آنچه پیش رو دارند باعث شده تا سرمایهگذاریهای هنگفتی در زمینه انرژی انجام دهند. آخرین برآوردها نشان میدهد که میزان سرمایهگذاری واقعی در بخش تامین انرژی در سال ٢٠١٣ به نسبت سال ٢٠٠٠ میلادی، در حدود ٢ برابر شده است. این رقم برای سال ٢٠١٣ بیش از ١,٦ تریلیون دلار بوده است. علاوه بر این میزان سرمایهگذاری برای بهینهسازی مصرف انرژی نیز به مرز ١٣٠میلیارد دلار رسیده است.
اما برآوردهای صورت گرفته حاکی از این است که ارقام سرمایهگذاری انجام شده برای آینده کافی نیست و باید افزایش یابد، بهطوری که تا سال ٢٠٣٥، کشورهای دنیا نیاز به افزایش سرمایهگذاریهای سالانه تا ٢ تریلیون دلار خواهند داشت که این نیاز برای بهینهسازی انرژی به سالانه ٥٥٠میلیارد دلار، میرسد. بر این اساس تا سال ٢٠٣٥ بخش انرژی جهانی در مجموع به بیش از ٤٨ تریلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که حدود ٤٠تریلیون دلار آن در بخش تامین انرژی و مابقی آن در بخش بهینهسازی انرژی مصرف هزینه خواهد شد.
صرفهجویی ٣/١میلیارد بشکه نفت در ساختمانها
باوجود اینکه کشورهای دیگر بهخصوص صنعتی همانند ایران معضل هدررفت انرژی ندارند و میزان پرت انرژی در آنها بسیار پایینتر از کشور ما است، ولی هیچیک از سرمایهگذاری در این زمینه غفلت نکردهاند. این درحالی است که در کشور ما به دلیل اینکه هنوز در مراحل اولیه بهینهسازی مصرف انرژی هستیم اجرای برنامهها دستاوردهای بزرگ و بعضا متحیرکننده دارد. در این زمینه برآوردهای کارشناسی نشان میدهد، در صورت اجراي سياستهاي كلي اصلاح الگوي مصرف که هدف آن كاهش ٥٠درصدي شدت مصرف انرژي تا سال ١٤٠٠ است، هر بخش اقتصادی پتانسیل چشمگیری برای صرفهجویی دارد بدون آنکه در نیازهای منطقی آن بخش کمبودی فراهم شود. بدینمنظور برای قابل درک بودن و استفاده از مقیاس واحد، میزان صرفهجویی معادل بشکه نفت خام محاسبه شده است. بر این اساس تنها در بخش ساختمان و مسكن که به دلیل رعایت نشدن استانداردهای ساختوساز یکی از بخشهای پرمصرف محسوب میشود، حدود ٣/١میلیارد بشكه معادل نفت خام پتانسيل صرفهجويي وجود دارد. اما ساختمان تنها بخشی نیست که قابلیت صرفهجویی دارد چراکه سایر بخشها نیز با شدت و ضعف از همین ظرفیت برخوردارند. برای مثال کاهش ٥٠درصدی شدت مصرف انرژی در بخش صنعت نیز حدود یکمیلیارد بشكه معادل نفت خام پتانسيل صرفهجويي به همراه دارد. همچنین در بخشهای حملونقل و کشاورزی نیز به ترتیب امکان صرفهجویی ٥٧٠ ميليون بشكه معادل نفت خام و ١٣٠ ميليون بشكه معادل نفت خام وجود دارد. علاوه بر این در بخش تبديل و توزيع که شامل پالایشگاهها، نیروگاهها و خطوط انتقال نفت و برق میشود، حدود ٢میلیارد بشكه معادل نفت خام امکان صرفهجویی وجود دارد. براین اساس در تمام این بخشها میتوان از هدررفت جمعا ٥ ميليارد بشكه معادل نفت خام جلوگیری کرد.
ایجاد ٣میلیون شغل جدید
براساس بند ٧ سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، میزان «شاخص شدت انرژي» باید تا پايان برنامه پنجم توسعه به حداقل دو سوم ميزان كنوني کاهش یابد که این شاخص تا پايان برنامه ششم توسعه، بایستی به حداقل يك دوم ميزان كنوني برسد.
حال درصورتی که این بند از سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف محقق شود، علاوه بر صرفهجویی ٥میلیارد بشکه معادل نفت خام دستاوردهای دیگری به همراه دارد که هر یک فرصت طلایی برای اقتصاد ایران به شمار میرود. بنابراین کاهش شدت مصرف انرژی براساس هدفگذاریهای صورت گرفته ٣میلیون شغل پایدار ایجاد میکند. همچنین كاهش انتشار ٨/١میلیارد تن معادل كربن، ايجاد بازار سرمايهگذاري معادل ١٩٢ميليارد دلار با فرض رشد اقتصادي معادل ٥/٢درصد و ٨٧٠ ميليارد دلار ارزش صرفهجويي حاصل شده تا سال ١٤٠٩ از دستاوردهای دیگر تحقق این هدف است.
سرمایهگذاری ٣٠میلیارد دلاری وزارت نفت
خوشبختانه این اعداد و ارقام جذاب تنها روی کاغذ باقی نمانده است و وزارت نفت برای عملیاتی کردن آنها دست به کار شده است بهطوری که درکنار تدوين برنامه ملي اجراي قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي، ١٣ فقره طرح توجيه فني و اقتصادي درقالب بند «ق» قانون بودجه سال جاری به ارزش ٣٠ميليارد دلار تعریف شده است. بهطورکلی طرحهاي بند «ق» در مجموع ١٣ مورد است كه ٢ مورد از طرحها مربوط به بالادستي نفت و گاز (طرح توسعه يكپارچه پارس جنوبي و طرح توسعه يكپارچه ميادين غرب كارون و تاسيسات مربوطه) و ١١ مورد از طرحها مربوط به بهينهسازي و كاهش شدت مصرف انرژي (صرفهجويي انرژي) است.
براساس این طرحها که به ٤ بخش «ساختمان»، «حملونقل»، «صنعت» و «گازرسانی» تقسیم شده است، در بخش ساختمان روی دو طرح عمده تمرکز شده که شامل «طرح افزايش كارايي موتورخانه ساختمانهاي مسكوني، تجاري و اداري موجود در كشور» و «طرح تشويقي فرهنگسازي و آموزش همگاني مشتركان گاز طبيعي» میشود.
اما در بخش حمل و نقل، تعداد ٧ طرح بسیار جامع ارایه شده است. بنابراین نوسازي ٦٥هزار دستگاه كاميون و كشنده فرسوده بالاي ١٠ تن داراي سن بالاتر از ٣٥ سال، جايگزيني ١٧هزار اتوبوس فرسوده ديزلي درونشهري با اتوبوسهاي تمام گازسوز، جايگزيني ١٤٠هزار تاكسي فرسوده با تاكسي تمام گازسوز با پيمايش بالا، توسعه حملونقل ريلي، جايگزيني ٤٠٠هزار دستگاه موتورسيكلت بنزيني cc١٢٥ فرسوده شهر تهران با همان تعداد موتورسيكلت برقي با توان و كاربري مشابه، توسعه مترو تهران و توسعه مترو و قطار شهري ٨ كلانشهر مشهد، تبريز، اصفهان، شيراز، اهواز، كرج، قم و كرمانشاه هفت طرح تعریف شده در این زمینه هستند. در بخش صنعت یک طرح با عنوان « برقدار كردن چاههاي كشاورزي ديزلي» و در بخش گازرسانی نیز ٢ طرح به شرح «گازرساني به روستاها از طريق خط لوله /CNG/LNG» با اعتبار مصوب ٤٧٣٨ ميليون دلار و «گازرساني به سيستانوبلوچستان» و ٣٥٠هزار خانوار این استان با اعتبار مصوب ١٦٠٠ ميليون دلار ارایه شده است.
اجرای طرح جامع انرژی
در کنار تمام اقداماتی که توضیح داده شد باید به «طرح جامع انرژی» هم اشاره کرد که در وزارت نفت درحال پیگیری است. قسمتی از اهداف این طرح؛ عملا معطوف به سیاستگذاریهای کلان مانند «پيشبينی دورنمای انرژی کشور» یا «ترسیم آینده بخش انرژی در افق ٣٠ساله» و «تدوین برنامههای پنج ساله توسعه به صورت علمی و کاربردی» است؛ اما بخشی از آن نیز بهطور مستقیم با مقوله بهینهسازی در ارتباط است که از آن جمله میتوان به برنامهریزی در امور انرژی مانند «کمک به کاهش شدت مصرف انرژی»؛ «رسیدن به شاخصهای چشمانداز در نزدیکترین زمان»، «بهبود شاخصها و تعریف یک شاخص دقیق برای هر بخش»، «تدوین و تعریف شاخص کلان برای هر بخش در کل سیستم»، «مدیریت تقاضای انرژی»، «محکزنی و مقایسه وضع کشور با دیگر کشورهای دنيا و بررسی راهکارهای آنها جهت شناسایی نقاط ضعف مربوط به مصرف انرژی در هر بخش» و چند مورد دیگر اشاره کرد.
منبع: روزنامه شهروند 4 مهر 94