دولت یازدهم در ابتدای شروع كار خود اعلام كرد كه دغدغه اقتصاد دارد. بزرگترین مانع برای برنامهریزی در راستای مشكلات اقتصادی كشور اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود. از این رو دولت روحانی تمام تلاش و تمركز خود را به حل این مشكل معطوف كرد و سرانجام موفق شد مذاكرات هستهای خود را با گروه 1+5 به نتیجه برساند.
این روزها كه در شرایط احتمال لغو تحریمها به سر میبریم شاهد حضور هیاتهای بلند پایهای از كشورهای مختلف اروپایی در کشورمان هستیم كه این گروهها را برخی هیاتهای تجاری نیز همراهی میكنند. عمده مذاكرات تجاری برای سرمایهگذاری در ایران با تمركز بر صنایع بزرگی چون پتروشیمی، نفت و گاز است.
حال باید دید جایگاه صنایع كوچك در این میان در كجا قرار دارد. آنچه اهمیت دارد این است كه باید علت حضور در این صنایع مورد توجه قرار گیرد. اگر اینها به سمت صنایع پتروشیمی میآیند تا كل فرآیند تولید در كشور انجام شود، بهطوری كه دانش فنی را بومی كنیم و نصب و راهاندازی را از آنها یاد بگیریم، اتفاق خوشایندی است، زیرا میتوان به صنایع پایین دست نیز پرداخت.
در واقع در این شرایط میتوان انتظار داشت كالاهای با ارزش افزوده بالا را كه در شرایط كنونی وارد میكنیم خودمان نیز بتوانیم تولید كنیم. اگر ورود هیاتهای تجاری در این زمینهها باشد بسیار خوب است اما اگر بخواهد خام فروشیهای قبلی گسترش پیدا كند موفق نبودهایم. اگر سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی به این منجر شود كه دانش فنی و راهاندازی را از آنها یاد بگیریم، قطعا این موضوع در آینده روی صنایع كوچك ما نیز تاثیرگذار خواهد بود.
در حالی كه اگر حضور هیاتهای خارجی در صنایع بزرگی همچون نفت، گاز و پتروشیمی نتیجه اش این باشد كه فقط گازهای اولیه و مواد اولیه پتروشیمی را تولید كنیم و با قیمت ارزان به دنیا بفروشیم و در نهایت آنها این مواد خام را از ما گرفته و عملیات ارزش افزوده چندین برابر روی آن انجام دهند و بعد خودمان برویم از آنها واردات انجام دهیم، قطعا از اهداف اولیهای كه دولت برای اقتصاد كشور تعریف كرده بود، بسیار دور افتادهایم.
كشوری مانند كره جنوبی مواد اولیه و خوراك ندارد و وارد میكند اما اكنون محصولات صنایع پایین دستی آن به همه دنیا صادر میشود. بنابراین مهم است كه ما دانش را بگیریم و بنگاههای ما فقط به دنبال سودآوری نباشند. باید نتیجه این آمد و رفتهای هیاتهای تجاری در اقتصاد كشور این باشد كه دانش فنی را از آنها یاد گرفته و خودمان صنایع را راهاندازی كنیم و سپس به صنایع پاییندستی خود رسیدگی كنیم.
نكته حائز اهمیت دیگری كه وجود دارد این است كه صنایع پتروشیمی صنایع مادر است و جای بخش خصوصی را نمیگیرد. البته برخی از صنایع پتروشیمی هم ممكن است خصوصی باشد، اما این صنایع عمدتا بزرگ هستند و این مقیاس بزرگی كه دارد، برای كشور ما ضعف نیست بلكه یك فرصت است.
مهم این است كه در این میان بخش خصوصی جدیتر گرفته شود و باید بدانیم بخش خصوصی فقط اتاق بازرگانی نیست. اتاق بازرگانی ما در حال حاضر علاقهای به تولید ندارد و بیشتر به واردات وابسته است. حتی در شرایط اخیر، برخی كه به تولید وابسته بودند حذف شدهاند و اكنون این اتاق كاملا تجاری است.
متاسفانه مهمترین مشكل در اقتصاد كشور ما این است
كه اساس جایگاه تولید بسیار پایین است و در عوض جایگاه تجارت با تاکید بر واردات بالاترین
جایگاه را دارد و همه اینها مسائل نهادی است كه باید به فكر راه چاره دیگری برای رفع
آنها باشیم.
منتشر شده در؛ روزنامه اعتماد 20 شهریور 94