اخبار مهم ایران و جهان را با عصر پرس مرور نمائید      
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۹
کد خبر: ۲۵۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۸ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۴ - 12 September 2015
بحران آب و نفت در خوزستان ادامه دارد
امروز خوزستان با پروژه‌های بزرگ عمرانی مسیر توسعه را در پیش دارد ولی توسعه به نظر می‌رسد در این کشور طبیعت‌کش است. خشک شدن تالاب‌های مهم این استان نظیر شادگان و هورالعظیم نتیجه توسعه بی‌ضابطه‌ای است که قربانی آن منابع طبیعی این سرزمین است.
هورالعظیم، آهوی میشداغ، سد گتوند


بهروز مهدیزاده

اشاره: خوزستان تاریخ عجیبی دارد. پر از فراز و نشیب‌هایی که وقایع مهم تاریخی در خود به یادگار گذاشته است. این استان همچنان زخمی از جنگ، محیط‌زیست به‌ شدت شکننده‌ای دارد. محیطی‌زیستی که حیات مردم آن در گرو حفاظت آن است. امروز خوزستان با پروژه‌های بزرگ عمرانی مسیر توسعه را در پیش دارد ولی توسعه به نظر می‌رسد در این کشور طبیعت‌کش است. خشک شدن تالاب‌های مهم این استان نظیر شادگان و هورالعظیم نتیجه توسعه بی‌ضابطه‌ای است که قربانی آن منابع طبیعی این سرزمین است.

منابع طبیعی که در واقع تبلور همین پروژه‌های عمرانی است اما دریغ از کمی تفکر حفاظتی از این سرمنشأ نعمت خدادادی. امروز این استان تالاب شادگان و تالاب بین‌المللی هورالعظیم خود را نابودشده می‌بیند. آلودگی هوا در شهرهایش بیداد می‌کند؛ اهواز به یکی از آلوده‌ترین شهرهای دنیا تبدیل شده است، سدهای پشت سرهم، پروژه‌های نفتی و انتقال آب همگی صدمات جبران‌ناپذیری بر این اکوسیستم حساس گذاشته است. تغییر اقلیم به شکل محسوسی در این استان حس می‌شود.

کم‌آبی، بحران خشکسالی، مهاجرت و خالی شدن روستاها از سکنه، بیکاری مردم شاغل در تالاب‌ها و بسیاری دیگر از معضلات زیست‌محیطی این استان را به عنوان یک استان مرزی با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده است. این صفحه با کمک ساسان ساکی، مدیر انجمن دوستداران شهر و طبیعت شوش و نایب‌رئیس سازمان‌های مردم‌نهاد محیط‌زیست استان خوزستان و مرتضی عبیداوی، رئیس انجمن حیات آبی خوزستان تهیه شده است.

دردسرهای نفتی هورالعظیم

از معضلات محیط‌زیستی استان خوزستان روند روبه نابودی تالاب‌های استان است، تالاب‌ها مظهر شادی و سمبل سرزندگی و تامین اقتصاد خانواده‌های مردم منطقه بوده‌ که اکنون به دلایل مختلف در حال نابودی هستند، به عبارتی نابودی تالاب، نابودی خاطرات شیرین و نوستالژیک مردان و زنان قدیمی و بخش اعظمی از تاریخ باشکوه و توام با تلاش و سرزندگی این دیار است. خشک شدن تالاب‌های مهم استان در واقع دلیل اصلی تغییر اقلیم منطقه به حساب می‌آید.

از جمله تالاب‌هایی که می‌توان نام برد تالاب هورالعظیم ، تالاب شادگان و تالاب بامدژ است که هرکدام به دلیل تأمین نشدن حقآبه مورد انتظار، زمین‌خواری‌ها و تغییر کاربری آن به کشاورزی، احداث پرورش ماهی و حفر چاه‌های غیرمجاز، با کم‌آبی روبه‌رو هستند و همچنین تخلفات شرکت ملی نفت ایران در منطقه تالاب هورالعظیم نیز به تخریب گسترده زیست‌‌بوم آن تالاب منجر شده است. خشک شدن هورالعظیم چه در ایران و چه در عراق میزان وقوع طوفان‌های شن را افزایش داده است و باعث شده که خوزستان با گردوغبارهایی حدود ۲۱ برابر استاندارد مواجه شود.

هورالعظیم برای خوزستانی‌ها اهمیت بی‌شماری دارد. این تالاب به معنی خورشید بزرگ بزرگترین تالاب خوزستان است که دو‌سوم آن در عراق است و یک‌سوم آن داخل خاک ایران، بنابراین هم از نظر مرزی و سیاسی و هم از نظر زیست‌محیطی اهمیت فوق‌العاده‌ای برای مردم خوزستان دارد اما متاسفانه این تالاب که از لحاظ تنوع گیاهی و جانوری زمانی غنای بسیاری داشته، امروز در ورطه نابودی کامل قرار گرفته است، منابع طبیعی آن‌که همان گیاهان و جانوران باشد به شدت دچار خسران شده است. قسمت ایرانی این تالاب سال‌هاست در دست شرکت ملی نفت ایران قرار گرفته تا از آن در زمینه مطالعه و استخراج نفت بهره گیرند.

حفر کانال توسط شرکت نفت در این تالاب به نظر اکثر کارشناسان محیط‌زیست و همین‌طور مردم محلی دلیل اصلی خشک شدن این تالاب بسیار مهم است. تاکنون تخمین زده شده که بیش از نیمی از قسمت ایرانی این تالاب کاملا خشک شده است. اگرچه نفت و شرکت ملی نفت جزو سرمایه ملی محسوب می‌شود ولی این انتظار نمی‌رود که سرمایه ملی را با یک سرمایه ملی دیگر مخدوش کرد. گفته می‌شود با شروع عملیات حفاری حداقل ٥٠٠خانواری که در روستاهای مجاور این تالاب بین‌المللی زندگی می‌کردند، بیکار شدند و شغل اکثر آن‌ها وابسته به حیات هورالعظیم بود.

اکثر آن‌ها صیاد و دامدار و کشاورز بودند و در هورالعظیم ماهیان نادری زندگی می‌کردند که تنها در جنوب ایران و همین‌طور قسمتی از عراق یافت می‌شد مثل حمور. ماهی که با خشک شدن تالاب نسلش منقرض شد، ماهی‌ای است به نام انبه که یک اسم عربی است. کوچکترین سایز این ماهی یک متر است که به خاطر خشک شدن تالاب نسلش منقرض شد. البته تخم این ماهی در زمین وجود دارد که حتی بعد از چند سال پس از یک آبگیری دوباره جان می‌گیرد ولی چون این‌گونه منقرض‌شده قابل تجدید نیست. یکی دیگر از عوارض خشک شدن هورالعظیم مهاجرت وسیع مردم محلی است که در مجاورت هورالعظیم زندگی می‌کردند.

در کنار این ‌تالاب دو منطقه به نام دشت‌آزادگان و هویزه وجود دارد که شامل چند روستا است. بعد از خشک شدن هورالعظیم تنها یک خانوار در دشت آزادگان ساکن است و تنها دو روستای کوچک در هویزه باقی ماندند اما به‌خاطر کم‌آبی تقریبا تمام روستاهای مجاور هورالعظیم نابود شدند. اکثر خانواده‌هایی که در هورالعظیم زندگی می‌کردند به دلیل خشک شدن به سمت سوسنگرد و اهواز مهاجرت کردند. شرکت نفت به خاطر اکتشاف همراه با وزارت نیرو حقآبه تالاب را پرداخت نکرد در نتیجه چنین تالاب با ارزشی به چنین روزی افتاده است. به علاوه برداشت خاک از هورالعظیم به دلیل فعالیت‌های نفتی فاجعه‌ای برای محیط‌زیست منطقه به حساب می‌آید. خشک شدن تالاب باعث بروز ریزگردها در تمام شهرها حتی تهران شده است. هم اکنون ٨٠درصد مردم خوزستان از لحاظ تنفسی مشکل دارند که بیشتر آن به‌خاطر خشک شدن این تالاب است. گفته می‌شود خاک این تالاب حاوی اورانیوم ضعیف شده‌است و با بروز ریزگردها مواد سمی وارد ریه مردم شده و در نتیجه بیماری‌های تنفسی مختلفی را سبب شده است.

آهوی میشداغ

همانگونه که می‌دانید خوزستان در روزگاری نه چندان دور میزبان تعداد زیادی آهو بوده است که در دشت‌های این استان زندگی می‌کردند اما طی سال‌های گذشته تمامی زیستگاه‌های خوزستان از گونه آهو خالی شده و تنها جمعیت کوچک و شکننده‌ای از این گونه ارزشمند در استان خوزستان باقی مانده است.

شوربختانه طی دو سال اخیر ۲۰ رأس آهو در منطقه میشداغ (تنها زیستگاه طبیعی این آهوان) با سقوط در کانال پایپل غرب کرخه جان داده‌اند و تعداد این گونه کمیاب به حدود ١٠ تا ١٥ رأس رسیده است.

کانال موسوم به پایپل اصلی‌ترین کانال انتقال آب از سد تنظیمی کرخه از دهه ۸۰ علاوه بر جدایی دو زیستگاه آهو، باعث شده به دلیل کمبود شدید منابع آبی و خشک شدن چشمه‌های طبیعی آن محدوده، آهوان را مجبور به تلاش برای نوشیدن آب از کانال کرده که به دلیل ساختار خاص دیواره کانال به درون آن سقوط کرده و محکوم به تلف شدن یا گرفتاری در دام شکارچیان هستند.

این کانال آب، موسوم به «کانال پایپل» با عمق زیاد و بدون حفاظ به منظور آبیاری و زهکشی اراضی کشاورزی غرب کرخه، دو سال قبل به بهره‌برداری رسید که فاقد هرگونه مجوز و ارزیابی زیست‌محیطی بوده و حدود ۱۵ کیلومتر آن از درون منطقه حفاظت شده میشداغ عبور می‌کند.

آهوان تشنه روزها و اکثر شب‌ها برای خوردن آب به کانال نزدیک شده و پس از ورود به داخل آن به دلیل شیب زیاد و سطح صاف دو طرف کانال توان خارج شدن از آن را نداشته و در جریان شدید آب خفه می‌شوند. همچنین بیم آن می‌رود که با خشکسالی‌های اخیر و گرمای هوا در خوزستان تعداد بیشتری آهو بر اثر سقوط در این کانال تلف شده و در نهایت نابودی کامل جمعیت منحصربه‌فرد آهو در میشداغ رقم خورد.

جمعیت آهو در این منطقه در حال انقراض بود که با کمک و تلاش برخی از دوستداران زیست محیطی خوزستان تعداد آن به ٣٠٠ عدد رسید اما با احداث کانال که بر اساس طرح آبرسانی الغدیر افتتاح شد، از سال ٨٠ تا ٩٢ این کانال به عنوان زهکش استفاده می‌شده ولی از سال ٩٢ به بعد به عنوان طرح آبرسانی مورد استفاده قرار گرفته است. این کانال زیستگاه آهو و آب مورد استفاده آن‌ها را به دو قسمت تقسیم کرده است.

آب کانال شور است ولی آب آن طرف کانال کیفیت بهتری دارد، بنابراین آهوان مجبور می‌شوند که در شب برای نوشیدن آب به آن طرف کانال بروند. این حیوان به طور غریزی مسیر برگشت خود را بلد است اما وقتی در مسیر برگشت قرار می‌گیرد که تقریبا صبح شده و کشاورزان مشغول به کار هستند، به خاطر سر و صدا و ترسی که ایجاد می‌شود، مسیر خود را تغییر می‌دهد و در مسیر اشتباه قرار می‌گیرد و در طول این مسیر مجبور می‌شود که از روی کانالی عبور کند که عرض آن زیاد است. عرض زیاد کانال باعث می‌شود که آهوان به درون کانال بیفتند و به دلیل شیب زیاد دیواره کانال قادر به عبور از آن نیستند. این امر باعث تلفات زیاد این گونه‌های بسیار ارزشمند این منطقه شده است.

ماجراهای سد گتوند

سدگتوند علیا یکی از بزرگترین سدهای ایران است که روی رودخانه کارون در جنوب‌غربی ایران ساخته شده است. این سد در فاصله ۳۸۰ کیلومتری از ریزشگاه رودخانه کارون در فاصله ۲۵ کیلومتری شمال شهرستان شوشتر و در ۱۰کیلومتری شمال شرقی شهرگتوند در استان خوزستان قرار دارد.

احداث سدگتوند باعث شورشدن آب رودخانه کارون شده که تداوم این مساله سبب نابودی کشاورزی منطقه می‌شود.

کسانی که مدعی هستند آب سد شور نشده است، ساده‌ترین راه‌حل، اندازه‌گیری میزان شوری آب است. میزان نمک آب ورودی به سد گتوند بسیار پایین‌تر از میزان نمک در دریاچه سد است و همچنین به عقیده بیشتر کارشناسان این سد نتوانسته است میزان برقی که از آن انتظار می‌رفت را تولید کند.

درباره علت شوری آب این سد نیز می‌توان گفت کوه‌های نمک اطراف سد آب ورودی به سد را شور کرده و این موضوع کشاورزی منطقه را تهدید می‌کند. زمین‌هایی که تحت آبیاری سد گتوند هستند، بیش از ۴۲۰هزار هکتار است که محصولات متنوع از قبیل گندم، ذرت و نیشکر در این زمین‌ها کشت می‌شود.

محصولات زراعی نسبت به شوری آب، آستانه تحمل متفاوتی دارند و باید میزان شوری آب آبیاری متناسب با حساس‌ترین گیاه منطقه باشد. باید برای شوری آب سد گتوند علاجی اندیشیده شود و هرچه سریع‌تر اقدام عاجل صورت گیرد، در غیر این‌ صورت به زودی زمین‌های منطقه شمال خوزستان تبدیل به شوره‌زار خواهند شد.

به طور خلاصه خسارتی که تاکنون به کشاورزی و اراضی خوزستان وارد شده، قابل جبران نیست و این سد تاکنون جز نابودی زمین‌های کشاورزی پایین‌دست و آوارگی روستانشینان منطقه، ارمغانی نداشته ‌است. به گفته اسماعیل کهرم در دنیا دوران سدسازی به سر رسیده است، این در حالی است که تب سدسازی در ایران تازه شکوفا شده‌ است. در دنیای امروز اگر قرار است سدی احداث شود، ارتفاع تاج سد را حداکثر ١٥ متر در نظر می‌گیرند نه‌اینکه مثل سد گتوند ارتفاع سد به ١٨٠ متر برسد.

در زمانی که سد احداث شد، در منطقه گنداب‌های نمکی بسیاری وجود داشت که فاصله آنها دورتر از محل احداث سد بود اما پس از آبگیری با ورود آب به دشت‌ها، این گنبدهای نمکی فرو ریخت و نتیجه آن، شور شدن آب کارون شد. از سوی دیگر کشاورزی منطقه به شدت تحت تاثیر این رودخانه بوده و با شور شدن آن حتما کشاورزی در منطقه آسیب‌پذیر می‌شود. از همان ابتدای ساخت سد گتوند، بسیاری از اساتید حوزه آب و زمین‌شناسی به‌ویژه اساتید دانشگاه اهواز خواستار توقف روند اجرا و ساخت این سد شدند. آنها علت مخالفت خود را وجود تپه نمکی به نام گچساران اعلام کردند که در امتداد مخزن این سد وجود داشت.

سدی که پرهزینه‌ترین سد ایران شناخته شده از همان ابتدا با اعتراض کارشناسان محیط‌زیست مواجه شد ولی در نهایت کفه ترازو بازهم به سمت طرفداران سدسازی سنگین‌تر بود و این بزرگترین سد ایران با وجود تلاش دوستداران محیط زیست برای جلوگیری از آن ساخته شد. سدی که حتی سازه پتوی رسی هم نتوانست از برخورد آب با کوه نمکی گچساران جلوگیری کند، به یک معضل زیست محیطی بسیار بزرگ در منطقه تبدیل شده بود. نتیجه این برخورد، حل شدن کوه نمک و شور شدن آب کارون بود. گفته می‌شود میزان نمک حل شده در عمق پایین دریاچه پشت سد گتوند اکنون بیش از ۱۰برابر شوری آب اقیانوس برآورد می‌شود.

منتشر شده در؛ روزنامه شهروند 19 شهریور 1394

نام:
ایمیل:
* نظر: